knives

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: pl. of knife.

جمله های نمونه

1. the knives are out
وضع وخیم است،طرفین آماده ی مشاجره و دعوا هستند،شمشیرها را کشیده اند

2. the neighbors lent us knives and forks
همسایه ها کارد و چنگال به ما قرض دادند.

3. the students had notched the edges of their desks with their knives
شاگردان لبه ی میزهای خود را با چاقو بریده بریده کرده بودند.

4. Mishaps are like knives that either serve us or cut us as we grasp them by the handle or blade.
[ترجمه گوگل]حوادث ناگوار مانند چاقوهایی هستند که یا در خدمت ما هستند یا وقتی آنها را با دسته یا تیغ می گیریم ما را برش می دهند
[ترجمه ترگمان]mishaps مثل چاقو هستند که یا به ما خدمت می کنند یا ما را قطع می کنند و ما آن ها را با دسته یا تیغه می بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Don't clatter your knives and forks.
[ترجمه گوگل]چاقو و چنگال خود را نکوبید
[ترجمه ترگمان]به کاردها و چنگال ها صدا نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All these knives are absolutely lethal.
[ترجمه گوگل]همه این چاقوها کاملاً کشنده هستند
[ترجمه ترگمان]همه این چاقوها واقعا کشنده ان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Knives can be sharpened by grinding them against a rough stone.
[ترجمه گوگل]چاقوها را می توان با آسیاب کردن آنها بر روی یک سنگ خشن تیز کرد
[ترجمه ترگمان]چاقو می تواند با خرد کردن آن ها بر روی سنگ سخت تیز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These fruit knives are very good for stripping apple skins off.
[ترجمه گوگل]این چاقوهای میوه برای جدا کردن پوست سیب بسیار خوب هستند
[ترجمه ترگمان]این چاقوها برای لخت کردن پوست سیب خیلی خوبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I have a set of stainless knives and forks.
[ترجمه گوگل]من یک مجموعه چاقو و چنگال ضد زنگ دارم
[ترجمه ترگمان]من مجموعه ای از چاقوهای ضد زنگ و چنگال دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Shopkeepers are not supposed to sell knives and other sharp implements to children.
[ترجمه گوگل]مغازه داران قرار نیست به کودکان چاقو و سایر وسایل تیز بفروشند
[ترجمه ترگمان]مغازه داران قرار نیست چاقو و دیگر تجهیزات تیز را به کودکان بفروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The knives and forks were kept in a jam jar.
[ترجمه گوگل]چاقوها و چنگال ها در ظرف مربا نگهداری می شد
[ترجمه ترگمان]کاردها و چنگال ها در ظرف مربا نگه داشته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the past kitchen knives were made in a forge.
[ترجمه گوگل]در گذشته چاقوهای آشپزخانه را در فورج درست می کردند
[ترجمه ترگمان]در آشپزخانه گذشته، کاردها را در کوره آهنگری ساخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Use separate knives for raw and cooked meat.
[ترجمه گوگل]برای گوشت خام و پخته از چاقوهای جداگانه استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از چاقوهای جداگانه برای گوشت خام و پخته شده استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Vandals slashed the paintings with knives.
[ترجمه گوگل]خرابکاران نقاشی ها را با چاقو بریدند
[ترجمه ترگمان]Vandals با چاقو به نقاشی ها ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Put the knives and forks on the table.
[ترجمه گوگل]چاقوها و چنگال ها را روی میز بگذارید
[ترجمه ترگمان]چاقوها و چنگال رو بذار رو میز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

چاقوها. تیغ ها. کاردها
تمام کلماتی که دو حرف آخرشون fe هست و بخواهیم آنرا به حالت جمع بنویسیم حرف f به v تبدیل میشه و آخرشم s جمع بکار میبریم
مثل knife � چاقو � که جمع میشه knives
یا کلمه life � زندگی �که جمعش میشهlives
در واقع knife یعنی چاقو و جمع ان knives هست یعنی چاقو ها
چاقو ها
چاقو ها . . . . شمشیر ها
مفردش میشهknife
شمشیر ها
نیزه ها
چاقو ها
چاقو ها، شمشیر ها
شمشیر، چاقو
چاقوها. شمشیرها.
جمع - چاقو ها
چاقو
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس