knight

/ˈnaɪt//naɪt/

معنی: نجیب زاده، سلحشور، دلاور، شوالیه، قهرمان
معانی دیگر: (در قرون وسطی) سلحشور ملازم پادشاه یا فئودال ارشد، مستاجر زمین کشاورزی به شرط خدمت نظامی، اشرافی که پس از گذراندن دروان نوچگی به مقام سلحشوری ارتقا می یافت و سوگند وفاداری و جوانمردی و ضعیف نوازی می خورد، تهمتن، شهسوار، (انگلیس: مقام افتخاری غیرموروثی که از بارونت پایین تر است و به شخص حق استفاده از عنوان sir را می دهد) نایت، (شعر قدیم) ملازم و جان سپار بانوی اشرافی، پیرو جان در کف، هوادار سرسخت، (شطرنج) اسب، بمقام سلحشوری ودلاوری ترفیع دادن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: in medieval times, a warrior on horseback, esp. one who had served an apprenticeship and followed a strict code of conduct.
مشابه: cavalier

(2) تعریف: a man given an honorary, nonhereditary rank by a sovereign for merit or service, that rank being next below a baronet.

(3) تعریف: a member of a men's organization that calls its members knights.

(4) تعریف: a chess piece in the shape of a horse's head.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: knights, knighting, knighted
• : تعریف: to confer the title of knight on.

جمله های نمونه

1. a belted knight
اشرافی ممتاز،اشرافی حمایل بند

2. a gentle knight
سلحشور با اصل و نسب

3. a white knight
سلحشور سفید زره

4. traditions of knight errantry
سنت های دلیران عیار

5. the king himself dubbed him a knight
پادشاه شخصا به او عنوان اشرافی اعطا کرد.

6. The knight spurred on to the castle.
[ترجمه گوگل]شوالیه به سمت قلعه حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]شوالیه به طرف قلعه شتافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He hopes to be made a knight for his work at the Bank of England.
[ترجمه گوگل]او امیدوار است به خاطر کارش در بانک انگلستان، شوالیه شود
[ترجمه ترگمان]او امیدوار است که برای کارش در بانک انگلستان شوالیه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The king dubbed Tom a knight.
[ترجمه گوگل]پادشاه به تام لقب شوالیه داد
[ترجمه ترگمان]پادشاه به تام یک شوالیه لقب داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The knight tilted at his opponent.
[ترجمه گوگل]شوالیه به طرف حریف خود خم شد
[ترجمه ترگمان]شوالیه به طرف حریف خم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She's still waiting for a knight in shining armour to come and rescue her.
[ترجمه گوگل]او هنوز منتظر یک شوالیه با زره درخشان است تا بیاید و او را نجات دهد
[ترجمه ترگمان]او هنوز منتظر یک شوالیه با زره درخشان است که برای نجات او بیاید و او را نجات دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Here, from a window, did Guinevere espy a knight standing in a woodman's cart.
[ترجمه گوگل]اینجا، از پنجره، گینویر از شوالیه ای که در گاری مرد چوبی ایستاده بود جاسوسی کرد
[ترجمه ترگمان]در اینجا نیز از پنجره یک شوالیه را دیده بود که در گاری woodman ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mr Knight cannot be here, so his wife will accept the prize on his behalf.
[ترجمه گوگل]آقای نایت نمی تواند اینجا باشد، بنابراین همسرش از طرف او جایزه را می پذیرد
[ترجمه ترگمان]آقای نایت نمی تواند اینجا باشد، بنابراین همسرش جایزه را از طرف او می پذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The knight killed everyone who came within the sweep of his sword.
[ترجمه گوگل]شوالیه هر کس را که با شمشیر او وارد شد را کشت
[ترجمه ترگمان]شوالیه هر کسی را که در جستجوی شمشیرش بود کشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This collection of essays is edited by Ellen Knight.
[ترجمه گوگل]این مجموعه مقالات توسط الن نایت ویرایش شده است
[ترجمه ترگمان]این مجموعه از مقالات توسط الن نایت ویرایش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نجیب زاده (اسم)
aristocrat, nobleman, magnate, chevalier, patrician, wellborn, bashaw, blue-blooded, knight

سلحشور (اسم)
warrior, champion, knight, gladiator

دلاور (اسم)
warrior, hero, knight

شوالیه (اسم)
cavalier, knight

قهرمان (اسم)
champion, hero, champ, knight, victor, world beater

انگلیسی به انگلیسی

• medieval warrior; man who holds an honorary nonhereditary rank; chess piece shaped like a horse's head
make a man a knight, give a man an honorary nonhereditary rank (in britain and other countries)
in medieval times, a knight was a man of noble birth, who served his lord in battle.
in modern times, a knight is a man who has been given a knighthood.
in chess, a knight is a piece shaped like a horse's head.
if a man is knighted, he is given a knighthood.

پیشنهاد کاربران

1. شوالیه. شهسوار 2. ( در بریتانیا ) صاحب عنوان رسمی سِر 3. ( شطرنج ) اسب
مثال:
the knights fortified their citadel
شوالیه ها، دژ های خود را مستحکم کردند.
لقبی که دولت ها به بزرگان در عرصه های مختلف نظامی، ورزشی، هنری، علمی و. . . . اعطا می کنند. مثلا دولت فرانسه در زمینه موسیقی، لقب شوالیه را به استاد شهرام ناظری اعطا کرد.
اسب در شطرنج، قهرمان، شوالیه، نجیب زاده، بمقام سلحشوری ودلاوری ترفیع دادن، علوم نظامی: سوارکار
That fairy tale ending with a knight in shining armor
مقام دادن، جایگاه بخشیدن
واژه شوالیه در واقع از واژه cheval با تلفظ شُ وال از زبان فرانسوی گرفته شده.
در حقیقت شوالیه به معنای اسب سوار است. هرچند امروزه به معانی سلحشور و دلاور و قهرمان معنا می شود❤️
۱. شوالیه
۲. اسب ( در شطرنج )
۳. شوالیه کردن ( درجه ی شوالیه را به کسی دادن )
شوالیه در گذشته به سربازانی گفته میشد که مهارت بالایی در مبارزه داشتند و سوار بر اسب به همراه زره های پولادین شون در میدان نبرد حاضر میشدند. این افراد رده اجتماعی بالایی داشتن و اکثرا لقب SIR را هم می گرفتند توسط شاه
...
[مشاهده متن کامل]

noun
[count]
1 : a soldier in the past who had a high social rank and who fought while riding a horse and usually wearing armor
2 : a man who is given a special honor and the title of Sir by the king or queen of England
He was made/dubbed a knight.
3 : a chess piece shaped like a horse's head — see picture at chess
Other forms: plural knights
knight in shining armor
1 : a man who behaves in a very brave way
The firefighter who rescued us was our knight in shining armor.
2 : a man who is the perfect romantic partner for a woman
She is still waiting for her knight in shining armor.

شوالیه
در شطرنج اسب
صاحب عنوان
شوالیه

بپرس