knife edge

/ˈnaɪfˈedʒ//naɪfedʒ/

لبه ی چاقو، هر لبه ی تیز، لبه ی برنده، (در ترازوهای دقیق و آونگ ها و غیره) شاهین، لبه کارد، لبه تیز هرچیزی

جمله های نمونه

1. It was like living on a knife edge.
[ترجمه atoosa] مثل زندگی روی لبه تیغ بود
|
[ترجمه گوگل]مثل زندگی کردن روی لبه چاقو بود
[ترجمه ترگمان]مثل زندگی کردن روی لبه کارد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Wood is also reasonably kind to the knife edge.
[ترجمه گوگل]چوب نیز نسبت به لبه چاقو مهربان است
[ترجمه ترگمان]چوب نیز به طور منطقی با لبه چاقو به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They had known they were on the knife edge, and interest rates had been at 8 percent.
[ترجمه گوگل]آنها می دانستند که روی لبه چاقو هستند و نرخ بهره 8 درصد بوده است
[ترجمه ترگمان]آن ها می دانستند که در لبه تیغ قرار دارند و نرخ سود ۸ درصد بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We also analyse different interpolating methods, knife edge, gray - draw, height, angle which effect Function ( MTF ) .
[ترجمه گوگل]ما همچنین روش‌های درون‌یابی مختلف، لبه چاقو، رسم خاکستری، ارتفاع، زاویه‌ای که تابع تابع (MTF) را تحت تأثیر قرار می‌دهد را تحلیل می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین روش های درونیابی مختلف، لبه چاقو، قد، زاویه، زاویه ای که عملکرد اثر (MTF)را بررسی می کنیم را بررسی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. " A sharp knife edge. " The knife says.
[ترجمه گوگل]چاقو می گوید: "لبه چاقوی تیز "
[ترجمه ترگمان]چاقو می گوید: \" لبه تیز چاقو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The application of measuring a knife edge profile is introduced.
[ترجمه گوگل]کاربرد اندازه گیری پروفیل لبه چاقو معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]کاربرد اندازه گیری پروفیل لبه چاقو معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Besides, in most cases the overlong distance from knife edge to the aspheric surface to be tested will decrease the precision of the knife-edge testing.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در اغلب موارد فاصله زیاد از لبه چاقو تا سطح کروی که باید آزمایش شود، دقت آزمایش لبه چاقو را کاهش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، در اغلب موارد فاصله overlong از لبه چاقو تا سطح aspheric، دقت آزمایش لبه چاقو را کاهش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cartons categories:-size type knife, knife edge repair, slotted knife, knife windmill shredders, casual propeller plane knife. Pipeline single-blade and CBN grinding wheel, and so on.
[ترجمه گوگل]دسته بندی کارتن: چاقوی نوع سایز، تعمیر لبه چاقو، چاقوی شکاف دار، خردکن آسیاب بادی چاقو، چاقوی هواپیمای ملخی معمولی خط لوله تک تیغه و چرخ سنگ زنی CBN و غیره
[ترجمه ترگمان]دسته های cartons: - چاقو نوع اندازه، تعمیر لبه چاقو، چاقوی slotted، چاقوی windmill windmill، چاقوی plane تصادفی لوله تک تیغه و چرخ آسیاب بادی، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Traditional Knife Edge Memory Foam Pillow When most people think of memory foam pillows, they imagine the typical contour shaped pillow made of memory foam.
[ترجمه گوگل]بالش مموری فوم سنتی لبه چاقو وقتی بیشتر مردم به بالش های مموری فوم فکر می کنند، بالش های معمولی کانتور شکل را تصور می کنند که از فوم حافظه ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]حافظه لبه برشی سنتی وقتی بیشتر مردم به بالش های فوم حافظه فکر می کنند، آن ها تصور می کنند که بالش معمول شکل شکل از کف حافظه تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We also analyse different interpolating methods, knife edge, gray-draw, height, angle which effect Modulated Transfer Function(MTF).
[ترجمه گوگل]ما همچنین روش‌های درون‌یابی مختلف، لبه چاقو، رسم خاکستری، ارتفاع، زاویه را که بر تابع انتقال مدوله‌شده (MTF) تأثیر می‌گذارد، تجزیه و تحلیل می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین روش های درونیابی مختلف، لبه چاقو، قد، زاویه، زاویه ای که عملکرد انتقال را تحت تاثیر قرار می دهد را بررسی می کنیم (MTF)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His future remains on a knife edge.
[ترجمه گوگل]آینده او بر لبه چاقو باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]آینده او بر لبه چاقو باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Using a knife edge to measure the MTF of optical system is a basic way. The paper discusses the influence of slit edge error on MTF by building a mathematical model.
[ترجمه گوگل]استفاده از لبه چاقو برای اندازه گیری MTF سیستم نوری یک راه اساسی است این مقاله تاثیر خطای لبه شکاف بر MTF را با ساخت یک مدل ریاضی مورد بحث قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]استفاده از لبه چاقو برای اندازه گیری the یک سیستم نوری یک روش اساسی است این مقاله در مورد تاثیر خطای لبه شکاف بر روی MTF با ساخت یک مدل ریاضی بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Six million North Koreans are living "on a knife edge" and will go hungry without immediate food aid, the World Food Program said, calling in April for $224 million in emergency aid.
[ترجمه گوگل]برنامه جهانی غذا گفت: شش میلیون کره شمالی "روی لبه چاقو" زندگی می کنند و بدون کمک غذایی فوری گرسنه خواهند ماند و در ماه آوریل خواستار کمک اضطراری 224 میلیون دلاری شد
[ترجمه ترگمان]برنامه جهانی غذا گفت که شش میلیون نفر از مردم کره شمالی \"در لبه چاقو\" زندگی می کنند و بدون کمک های غذایی فوری گرسنه خواهند رفت برنامه جهانی غذا در ماه آوریل ۲۲۴ میلیون دلار کمک های اضطراری اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was dressed in casual wear: grey sweater and slacks with knife edge creases.
[ترجمه گوگل]او لباس راحتی پوشیده بود: ژاکت خاکستری و شلوار با چین های لبه چاقو
[ترجمه ترگمان]لباس رسمی پوشیده بود: ژاکت خاکستری و شلوار گشاد با لبه چاقو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[] خاک ریز

انگلیسی به انگلیسی

• blade of a knife, sharp side of a knife
a knife-edge is a situation that is extremely difficult, because you are not sure what is going to happen or what you should decide.

پیشنهاد کاربران

لبه پرتگاه
on a knife edge
The phrase on a knife edge is an idiomatic expression that refers to a situation that is very tense, uncertain, or dangerous/ in a difficult or worrying situation of which the result is very uncertain
...
[مشاهده متن کامل]

یک عبارت اصطلاحی است که به موقعیتی اشاره دارد که بسیار متشنج، نامطمئن یا خطرناک است.
در یک موقعیت دشوار یا نگران کننده که نتیجه آن بسیار نامشخص است
At the moment the election seems balanced on a knife edge.
The company’s future is on a knife edge after the recent scandal.
The climbers were stranded on the mountain, their lives on a knife edge.
The fate of the hostages was on a knife edge as negotiations continued.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/knife-edge• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/on-a-knife-edge
شرایط حساس و بغرنج و تعیین کننده
شرایط بحرانی و نفس گیر
لبه ی تیغ
To be on a knife - edge
To rest on a knife - edge
To hang on a knife - edge
To dance on a knife - edge
To walk the knife - edge
لبه تیغه:
در رشته فیزیک روشی برای تعیین قطر لکه لیزر به صورت تجربی
لحظات نفس گیر

بپرس