کلمه **"knickknackery"** یک اسم غیررسمی و نسبتاً نادر در زبان انگلیسی است که به معنای **مجموعه ای از اشیاء کوچک تزئینی، زینتی یا یادگاری** است. این کلمه از ریشه ی **knickknack** گرفته شده که به اشیاء کوچک و بی اهمیت یا تزئینی اشاره دارد.
... [مشاهده متن کامل]
- **تعریف:** مجموعه یا انبوهی از اشیاء کوچک تزئینی و یادگاری که معمولاً ارزش مادی کمی دارند و بیشتر جنبه ی دکوری یا یادبود دارند.
- **کاربرد:** معمولاً برای اشاره به انبوهی از این اشیاء که در خانه ها، فروشگاه ها یا نمایشگاه ها دیده می شوند به کار می رود.
- **حس ضمنی:** گاهی بار منفی دارد و به معنی �چیزهای کم ارزش و شلوغ کننده� نیز استفاده می شود.
- - -
## مثال ها
- Her shelves were cluttered with knickknackery collected over the years.
قفسه هایش پر از اشیاء تزئینی کوچک جمع آوری شده در طول سال ها بود.
- The shop sells all kinds of knickknackery and souvenirs.
آن فروشگاه انواع اشیاء تزئینی کوچک و سوغاتی می فروشد.
... [مشاهده متن کامل]
- **تعریف:** مجموعه یا انبوهی از اشیاء کوچک تزئینی و یادگاری که معمولاً ارزش مادی کمی دارند و بیشتر جنبه ی دکوری یا یادبود دارند.
- **کاربرد:** معمولاً برای اشاره به انبوهی از این اشیاء که در خانه ها، فروشگاه ها یا نمایشگاه ها دیده می شوند به کار می رود.
- **حس ضمنی:** گاهی بار منفی دارد و به معنی �چیزهای کم ارزش و شلوغ کننده� نیز استفاده می شود.
- - -
## مثال ها
قفسه هایش پر از اشیاء تزئینی کوچک جمع آوری شده در طول سال ها بود.
آن فروشگاه انواع اشیاء تزئینی کوچک و سوغاتی می فروشد.