knelt

/ˈnelt//nelt/

زمان گذشته و اسم مفعول: kneel، گذشته وقسمت سوم leenk

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: a past tense and past participle of kneel.

جمله های نمونه

1. pari knelt by the side of the bed and prayed
پری در کنار بستر زانو زد و دعا کرد.

2. they knelt around his tomb
آنان در اطراف آرامگاه او زانو زدند.

3. we knelt at the foot of his grave
ما پای گور او زانو زدیم.

4. the mother knelt and cried, but teymoor did not relent and ordered the execution to proceed
مادر زانو زد وگریه کرد ولی تیمور خم به ابرو نیاورد و دستور اجرای اعدام را داد.

5. upon seeing him, princes knelt and quaked
شاهزادگان با دیدن او زانو زدند و لرزه بر اندامشان افتاد.

6. the famine-stricken men faltered out of the hut and knelt in front of us
مردان قحطی زده تلوتلو خوران از کلبه بیرون آمدند و جلو ما زانو زدند.

7. the bride and groom marched into the hall and slowly knelt in front of their parents
عروس و داماد با گام های آهسته و موزون وارد تالار شدند و به آهستگی جلوی والدین خود زانو زدند.

8. Pope John Paul II knelt in his white robes before the simple altar.
[ترجمه گوگل]پاپ ژان پل دوم با لباس سفید خود در برابر محراب ساده زانو زد
[ترجمه ترگمان]پاپ ژان پل دوم در ردای سفیدش جلوی محراب ساده ای زانو زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He knelt down to pick up his hat.
[ترجمه گوگل]زانو زد تا کلاهش را بردارد
[ترجمه ترگمان]خم شد تا کلاهش را بردارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He knelt down beside the unconsicious girl.
[ترجمه گوگل]کنار دختر بی هوش زانو زد
[ترجمه ترگمان]کنار دختر unconsicious زانو زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We knelt on the ground to examine the tracks.
[ترجمه گوگل]روی زمین زانو زدیم تا مسیرها را بررسی کنیم
[ترجمه ترگمان]روی زمین زانو زدیم تا خط آهن را بررسی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He knelt up in his bed to look out of the window.
[ترجمه گوگل]روی تختش زانو زد تا از پنجره به بیرون نگاه کند
[ترجمه ترگمان]در بس تر خود زانو زد تا از پنجره بیرون را بنگرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He knelt in front of the altar and prayed.
[ترجمه گوگل]در مقابل محراب زانو زد و نماز خواند
[ترجمه ترگمان]مقابل محراب زانو زد و دعا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She knelt and prayed silently.
[ترجمه گوگل]زانو زد و بی صدا دعا کرد
[ترجمه ترگمان]او زانو زد و در سکوت دعا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He knelt to his master.
[ترجمه گوگل]نزد استادش زانو زد
[ترجمه ترگمان]در مقابل اربابش زانو زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Aunt Polly knelt down and prayed for Tom so touchingly.
[ترجمه گوگل]عمه پولی زانو زد و برای تام دعا کرد
[ترجمه ترگمان]خاله جان پولی به زانو درآمد و برای تام خیلی دعا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• knelt is a past tense and past participle of kneel.

پیشنهاد کاربران

بپرس