knell

/ˈnel//nel/

معنی: صدای ضربه ناقوس، ناقوس عزارا بصدا دراوردن، صدایی زنگ
معانی دیگر: (مجازی) نشان مرگ و بدبختی، صدای حزن انگیز و شوم، (زنگ کلیسا ـ آهسته و حزن انگیز) صدا کردن، آوای شوم و غم انگیزی را سردادن، صدای ناقوس عزا (که هنگام فوت کسی به صدا درمی آید)، ناقوس مرگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the sound produced by a bell rung solemnly, as for a funeral.
مشابه: toll

(2) تعریف: a sound or other signal of misfortune, conclusion, or failure.

- His low grade in chemistry was the death knell of his college plans.
[ترجمه گوگل] نمره پایین او در شیمی ناقوس مرگ برنامه های دانشگاه او بود
[ترجمه ترگمان] کلاس low در شیمی، ناقوس مرگ نقشه های کالج او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: knells, knelling, knelled
(1) تعریف: to toll, as a bell.
مشابه: ring, toll

(2) تعریف: to make a sound of mourning or doom.
فعل گذرا ( transitive verb )
(1) تعریف: to use a bell to call or proclaim.
مشابه: ring, toll

(2) تعریف: to signal or pronounce.
مشابه: sound

- A bad review could knell the end of her theatrical career.
[ترجمه گوگل] یک بررسی بد می تواند پایان کار تئاتری او باشد
[ترجمه ترگمان] یک بررسی بد می تواند پایان کار تئاتر او را به صدا درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. (gray) the curfew tolls the knell of parting day
خاموش باش،ناقوس مرگ روز را به صدا درمی آورد.

2. (gray) the curfew tolls the knell of parting day
ناقوس آوای مرگ روز گذران را می نوازد.

3. (t. gray) the curfew tolls the knell of parting day
ناقوس مرگ روز گذران را اعلام می دارد.

4. his resignation was the death knell of my plans
استعفای او ناقوس مرگ نقشه های من بود.

5. sea nymphs hourly ring his knell
(شکسپیر) پریان دریایی هر ساعت برایش ناقوس می زنند.

6. The loss of Georgia would sound the death knell of Republican hopes.
[ترجمه گوگل]از دست دادن گرجستان ناقوس مرگ امیدهای جمهوری خواهان را به صدا در خواهد آورد
[ترجمه ترگمان]شکست جورجیا ناقوس مرگ امیدهای جمهوری خواهان را به صدا در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The revolution tolled the death knell for the Russian monarchy.
[ترجمه گوگل]انقلاب ناقوس مرگ را برای سلطنت روسیه به صدا درآورد
[ترجمه ترگمان]انقلاب ناقوس مرگ برای حکومت سلطنتی روسیه به صدا درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The arrival of large supermarkets sounded the death knell of many small local shops.
[ترجمه گوگل]ورود سوپرمارکت های بزرگ ناقوس مرگ بسیاری از مغازه های کوچک محلی را به صدا درآورد
[ترجمه ترگمان]ورود of بزرگ ناقوس مرگ بسیاری از فروشگاه های کوچک محلی به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It'sounded the knell of all her hopes.
[ترجمه گوگل]صدای ناقوس تمام امیدهای او بود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که ناقوس همه امیدهایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The tax increase sounded the death knell for the business.
[ترجمه گوگل]افزایش مالیات ناقوس مرگ این تجارت را به صدا درآورد
[ترجمه ترگمان]افزایش مالیات ناقوس مرگ برای این کار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is the coda of the executioner, the knell of bloody doom.
[ترجمه گوگل]این رمز جلاد است، ناقوس عذاب خونین
[ترجمه ترگمان]این، coda مرگه، ناقوس مرگ خونین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The death knell for a revised Thanksgiving came when retailers began admitting their revenues had not improved after all.
[ترجمه گوگل]ناقوس مرگ برای روز شکرگزاری اصلاح شده زمانی بود که خرده فروشان شروع به اعتراف کردند که درآمدشان بعد از همه بهبود نیافته است
[ترجمه ترگمان]ناقوس مرگ برای روز شکرگزاری بازنگری شد وقتی که خرده فروشان شروع به اعتراف کردند که درآمد آن ها بهبود نیافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This would, in effect, finally sound the death knell for the Convention.
[ترجمه گوگل]این در واقع سرانجام ناقوس مرگ کنوانسیون را به صدا در می آورد
[ترجمه ترگمان]این امر در واقع ناقوس مرگ کنوانسیون را به صدا درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Do we now hear yet another death knell for readability studies?
[ترجمه گوگل]آیا اکنون ناقوس مرگ دیگری برای مطالعات خوانایی می شنویم؟
[ترجمه ترگمان]آیا اکنون صدای ناقوس مرگ دیگری را برای مطالعات خوانایی می شنویم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A fabulous drive from Knell cannoned back off the Cliftonville upright from fully 25 yards - and the visitors breathed again.
[ترجمه گوگل]یک رانندگی افسانه‌ای از Knell از فاصله 25 یاردی از Cliftonville عمودی عقب نشینی کرد - و بازدیدکنندگان دوباره نفس کشیدند
[ترجمه ترگمان]با یک حرکت بی نظیر از knell که از فاصله ۲۵ یارد فاصله داشت، باز شد و مهمانان دوباره نفس کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. His sudden illness was the death knell of his hope to go traveling with his schoolmates.
[ترجمه گوگل]بیماری ناگهانی او ناقوس مرگ امید او برای رفتن به سفر با همکلاسی هایش بود
[ترجمه ترگمان]بیماری ناگهانی او ناقوس مرگ امید او بود که همراه schoolmates سفر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. His decision sounds the death knell for all our hopes.
[ترجمه گوگل]تصمیم او ناقوس مرگ همه امیدهای ماست
[ترجمه ترگمان]تصمیم او ناقوس مرگ برای همه امیدها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صدای ضربه ناقوس (اسم)
knell

ناقوس عزارا بصدا دراوردن (اسم)
knell

صدایی زنگ (اسم)
knell

انگلیسی به انگلیسی

• mournful ringing of a bell (i.e. at a funeral); evil omen
ring a funeral bell; ring in a mournful manner; signal disaster, sound a warning
if you say that the knell of something sounds or tolls, you mean that it is going to end soon; a literary word.

پیشنهاد کاربران

بپرس