kneecap

/ˈniːˌkæp//ˈniːkæp/

معنی: سر خر، کاسه زانو، استخوان کشگک
معانی دیگر: (کالبدشناسی) کاسه ی زانو، کشکک، کنده ی زانو (patella و kneepad هم می گویند)، کاسه زانو، سرزانو، گنده زانو، زانوپوش کاسه زانو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the flat, roughly circular bone located in front of the knee joint; patella.

جمله های نمونه

1. a knee jerk as a result of a mild blow under the kneecap
تکان غیر ارادی زانو در اثر ضربه ی ملایم به زیر کاسه ی زانو

2. His twice broken kneecap still bears the scars - for Lawrence today was the test he's been waiting for.
[ترجمه گوگل]دوبار شکسته شدن کاسه زانو او هنوز جای زخم دارد - زیرا لارنس امروز آزمایشی بود که او منتظرش بود
[ترجمه ترگمان]او دو بار زانوی شکسته او هنوز جای زخم ها را دارد - برای لارنس امروز آزمایشی بود که او منتظر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A subluxation occurs when the kneecap is pulled toward the outside of the knee.
[ترجمه گوگل]سابلوکساسیون زمانی رخ می دهد که کاسه زانو به سمت خارج زانو کشیده شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که کاسه زانو به سمت خارج از زانو کشیده می شود، یک subluxation رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Kay had dislocated her left kneecap in her semi - final match of the round robin tournament.
[ترجمه گوگل]کی در مسابقه نیمه نهایی خود در مسابقات دور رفت کاسه زانو چپ خود را دررفته بود
[ترجمه ترگمان]خوب بود که کاسه زانوی چپش در مسابقه نهایی مسابقه رابین دررفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Roll the leg inward until the kneecap faces the other leg.
[ترجمه گوگل]پا را به سمت داخل بچرخانید تا کاسه زانو رو به پای دیگر شود
[ترجمه ترگمان]پا را به جلو دراز کن تا به پای دیگر کاسه زانو بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The doctors don't know if they can fix my kneecap.
[ترجمه گوگل]پزشکان نمی دانند که آیا می توانند کاسه زانو من را درست کنند یا خیر
[ترجمه ترگمان]دکترها نمی دانند که آیا می توانند کاسه زانوی من را تعمیر کنند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. David Lawrence, whose first overseas Test came to a tragic end when he broke his kneecap while bowling.
[ترجمه گوگل]دیوید لارنس که اولین آزمایش خارج از کشورش با شکستن کاسه زانو در حین بولینگ به پایان غم انگیزی رسید
[ترجمه ترگمان]دیوید لاورنس که اولین مسابقه خارج از کشور او هنگامی که کاسه زانوی او را شکست در حالی که بولینگ را شکست داد به یک پایان غم انگیز رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The tendon typically tears or detaches at the point where it connects to the kneecap.
[ترجمه گوگل]تاندون معمولاً در نقطه ای که به کاسه زانو متصل می شود پاره می شود یا جدا می شود
[ترجمه ترگمان]The معمولا در نقطه ای که به کاسه زانو متصل می شود گریه می کند یا گریه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Collisions with concrete walls have broken three of his ribs and shattered a kneecap.
[ترجمه گوگل]برخورد با دیوارهای بتنی باعث شکسته شدن سه دنده او و شکستن کاسه زانو شده است
[ترجمه ترگمان]Collisions با دیواره ای سیمانی سه تن از دنده های او را شکسته و یک کاسه زانوی شکسته را شکسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lawrence himself revealed today he had originally thought his broken kneecap would put him out of the game for ever.
[ترجمه گوگل]خود لارنس امروز فاش کرد که در ابتدا فکر می کرد شکستگی کاسه زانو او را برای همیشه از بازی خارج می کند
[ترجمه ترگمان]خود لارنس امروز معلوم شده بود که کاسه زانوی شکسته او را برای همیشه از بازی بیرون خواهد کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The saga of his single-minded remedial schedule, following the serious kneecap injury in New Zealand, has been well documented.
[ترجمه گوگل]حماسه برنامه اصلاحی او که تنها فکر می کند، پس از آسیب جدی کاسه زانو در نیوزیلند، به خوبی مستند شده است
[ترجمه ترگمان]داستان برنامه درمانی انفرادی او پس از آسیب دیدگی جدی کاسه زانو در نیوزیلند به خوبی ثبت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is unclear who social conservatives would rally around if they wanted to kneecap the front - runner.
[ترجمه گوگل]مشخص نیست که محافظه کاران اجتماعی اگر بخواهند جلوی دونده را به زانو درآورند، چه کسانی را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]روشن نیست که چه کسی محافظه کاران اجتماعی در صورت تمایل به کاسه زانو زدن، دور هم جمع خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tibia and fibula fracture were the most ( 0%), and the others were thighbone neck, kneecap and anklebone.
[ترجمه گوگل]شکستگی استخوان درشت نی و نازک نی بیشترین (0%) و بقیه استخوان های گردن، کاسه زانو و مچ پا بود
[ترجمه ترگمان]شکستگی ساق پا و نازک نی بیش ترین (۰ درصد)بود و بقیه گردن، کاسه زانو و استخوان ران بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Undead Female - " I heard a knee slapper once, and skipped my kneecap right across a lake. "
[ترجمه گوگل]زن مرده - "یک بار صدای زانو زدن را شنیدم و کاسه زانویم را درست از آن سوی دریاچه پریدم "
[ترجمه ترگمان]Undead زن گفت: \" من یک بار زانو زدم و کاسه زانو را درست روی یک دریاچه رها کردم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سر خر (اسم)
nuisance, bore, spoiler, kneecap, odd man out, patella

کاسه زانو (اسم)
kneecap, patella, kneepan, scutum

استخوان کشگک (اسم)
kneecap, kneepan

تخصصی

[ریاضیات] کاسه ی زانو، کاسه ی زانویی

انگلیسی به انگلیسی

• knee bone, patella; knee protector, knee pad
shoot in the kneecap or knee; cripple by shooting in the kneecap
your kneecaps are the bones at the front of your knees.
knee bone, patella, kneepan; knee protector, knee pad

پیشنهاد کاربران

kneecap
کاسه ( کشکک ) زانو
to kneecap [[kneecapping]]
شکستن ِ کاسه ی زانو
[[در قدیم، یکی از رایج ترین روش های شکنجه که در میان جلادان، متداول بود]]
kneecapper
زانو شِکن = کسیکه با ابزارشکنجه ( پتک، تبر، چماق، درفش یا گلوله ) زانوی دیگران را خُرد می کند [[لقبی است منسوب به جلّادان و شکنجه گران]]
...
[مشاهده متن کامل]

گردنای زانو
کشکک زانو
زانوبند
شکستن زانو ها ( ی یک شخص ) ، که معمولا توسط ضربه یا شلیک گلوله به زانو ها، به عنوان مجازات توسط مجرمان یا تروریست ها انجام می شود.

بپرس