kludge


سخت افزار موقت، سیستم نرم افزار موقت کامپیوتر : جانشین کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (slang) a clumsy, but successful, computer system improvised by combining unlikely parts.

جمله های نمونه

1. If the UI changes, the kludge can be redone without affecting a single script.
[ترجمه گوگل]اگر UI تغییر کند، کلاژ را می توان بدون تأثیر بر روی یک اسکریپت دوباره انجام داد
[ترجمه ترگمان]اگر رابط کاربر تغییر کند، kludge می تواند بدون تاثیر گذاشتن بر یک اسکریپت، مجددا طراحی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This hides each kludge inside a function.
[ترجمه گوگل]این هر کلاژ را در داخل یک تابع پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]این کار هر kludge را درون یک تابع پنهان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As an engineer, he can recognise a kludge when he sees one.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مهندس، او می تواند یک کلاژ را با دیدن آن تشخیص دهد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک مهندس، وقتی یکی از آن ها را می بیند، می تواند یک kludge را تشخیص بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Once the text coordinate acquisition kludge is complete, the text is written to the image, and the image as shown under Step 2 in Figure 1 is written out.
[ترجمه گوگل]هنگامی که کلاژ اکتساب مختصات متن کامل شد، متن روی تصویر نوشته می شود و تصویری که در زیر مرحله 2 در شکل 1 نشان داده شده است، نوشته می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که متن مختصات متن کامل شود، متن به تصویر نوشته می شود، و تصویر همانطور که در شکل ۱ نشان داده شده است، در شکل ۱ نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And life, in his opinion, is a kludge.
[ترجمه گوگل]و زندگی، به نظر او، یک کلافگی است
[ترجمه ترگمان]و زندگی، به عقیده او، kludge است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To use a feature, the programmer calls the feature, without thinking about the kludge.
[ترجمه گوگل]برای استفاده از یک ویژگی، برنامه نویس بدون فکر کردن به کلاژ، ویژگی را فراخوانی می کند
[ترجمه ترگمان]برای استفاده از یک ویژگی، برنامه نویس این ویژگی را بدون تفکر درباره the می نامد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If you have more than a few global variables, you're whole script will eventually become a big kludge of unmaintainable code.
[ترجمه گوگل]اگر بیش از چند متغیر سراسری داشته باشید، کل اسکریپت شما در نهایت به یک کد بزرگ غیرقابل نگهداری تبدیل خواهد شد
[ترجمه ترگمان]اگر شما بیش از چند متغیر جهانی داشته باشید، در نهایت یک اسکریپت بزرگ از کد unmaintainable تبدیل خواهید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You get the feeling that these apps are a bit of a kludge, but if Google added this to Android, it could work magnificently.
[ترجمه گوگل]شما این احساس را دارید که این برنامه ها کمی گیج کننده هستند، اما اگر گوگل این را به اندروید اضافه کند، می تواند به طرز شگفت انگیزی کار کند
[ترجمه ترگمان]شما احساس می کنید که این برنامه ها کمی of هستند، اما اگر گوگل این را به اندروید اضافه کرد، می تواند عالی کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is the offspring of several other GTK-based editors, with the best features taken from each. As the name implies, kludge3d is a kludge.
[ترجمه گوگل]این زاده چندین ویرایشگر دیگر مبتنی بر GTK است که بهترین ویژگی ها از هر کدام گرفته شده است همانطور که از نام آن پیداست، kludge3d یک kludge است
[ترجمه ترگمان]این فرزند چند ویراستار دیگر با نام GTK است، با بهترین ویژگی ها که از هر کدام گرفته شده است همان طور که این نام دلالت دارد، kludge۳d یک kludge است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] جانشین کردن، سیستم نرم افزار موقت، سخت افزار موقت

انگلیسی به انگلیسی

• awkward link between unsuitable hardware or software elements that provide a fair solution to a problem; (in programming) sophisticated trick to solve a complicated problem quickly (although crudely); unsuccessful model

پیشنهاد کاربران

بپرس