• (1)تعریف: trademark for a soft fluffy tissue paper dispensed in individually folded, layered units and used in place of a handkerchief.
• (2)تعریف: (l.c.) used to refer to any similar tissue paper.
جمله های نمونه
1. Here, have a Kleenex to dry your eyes.
[ترجمه گوگل]در اینجا، یک کلینکس برای خشک کردن چشمان خود داشته باشید [ترجمه ترگمان]بیا، دستمال کاغذی داشته باش تا چشمات رو خشک کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She waves the fist and the Kleenex helplessly.
[ترجمه گوگل]او بی اختیار مشت و کلینکس را تکان می دهد [ترجمه ترگمان]با درماندگی مشت را تکان می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Here's a Kleenex - blow your nose.
[ترجمه M-A] اینم از دستمال کاغذی، دماغتو فین کن
|
[ترجمه گوگل]اینجا یک کلینکس است - بینی خود را باد کنید [ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Even the road to hypoallergenic Kleenex is paved with thoughtless growth, but not quite the way you'd think.
[ترجمه Ali noroozy shadmand] حتی راه رسیدن به کلینکس ضد حساسیت هم با رشدی بدون فکر هموار شده است، اما نه آنطور که شما فکر می کنید.
|
[ترجمه گوگل]حتی راه رسیدن به کلینکس ضد حساسیت نیز با رشدی بدون فکر هموار شده است، اما نه آنطور که شما فکر می کنید [ترجمه ترگمان]حتی جاده hypoallergenic Kleenex با رشد thoughtless فرش شده است، اما نه به شیوه ای که شما فکر می کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She made do with Kleenex and blotted the black mascara off her face.
[ترجمه گوگل]او به کلینکس بسنده کرد و ریمل سیاه را از صورتش پاک کرد [ترجمه ترگمان]دستمال توالت را از روی صورتش پاک کرد و صورتش را پاک کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She folded and refolded her Kleenex into smaller and smaller squares.
[ترجمه گوگل]او کلینکس خود را تا کرد و به مربع های کوچکتر و کوچکتر تبدیل کرد [ترجمه ترگمان]او را تا کرد و دوباره دستمالش را به مربع های کوچک و کوچک تر تقسیم کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She had taken a piece of Kleenex from a box on the windowsill and was twirling it around her fingers.
[ترجمه گوگل]او یک تکه کلینکس را از جعبه ای روی طاقچه برداشته بود و آن را دور انگشتانش می چرخاند [ترجمه ترگمان]یک تکه دستمال کاغذی از روی لبه پنجره برداشته بود و آن را دور انگشت هایش می چرخاند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Claire's right fist holds a crumpled Kleenex.
[ترجمه گوگل]مشت راست کلر یک کلینکس مچاله شده را نگه می دارد [ترجمه ترگمان]مشت راست کلر دستمال کاغذی مچاله شده رو در دست داره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Martha tears at a Kleenex in her hands.
[ترجمه گوگل]مارتا به کلینکس در دستانش اشک می ریزد [ترجمه ترگمان]مارتا، دستمالش را از جیبش درآورد و به گریه انداخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There is a box of kleenex in the bathroom.
[ترجمه گوگل]یک جعبه kleenex در حمام وجود دارد [ترجمه ترگمان]یک جعبه دستمال کاغذی در حمام وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She reached for a Kleenex and blew her nose.
[ترجمه گوگل]دستش را به کلینکس برد و دماغش را باد کرد [ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد و بینی اش را پاک کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Kleenex and hand washing remain two of the most reliable Methods: To contain flu.
[ترجمه گوگل]کلینکس و شستن دست دو مورد از قابل اطمینان ترین روش ها هستند: جلوگیری از آنفولانزا [ترجمه ترگمان]Kleenex و شستن دست دو مورد از the روش های هستند: ابتلا به آنفولانزا [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Have Kleenex ready when you listen to it.
[ترجمه گوگل]وقتی به آن گوش می دهید، کلینکس را آماده کنید [ترجمه ترگمان]وقتی بهش گوش میدی دستمال کاغذی آماده کن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Only Kleenex can be called Kleenex.
[ترجمه Ali noroozy shadmand] فقط دستمال کاغذی را می توان دستمال کاغذی نامید
|
[ترجمه گوگل]فقط کلینکس را می توان کلینکس نامید [ترجمه ترگمان]! فقط دستمال کاغذی می تونه بهش وصل بشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
دستمال کاغذی (اسم)
kleenex, towel
انگلیسی به انگلیسی
• brand of disposable tissue disposable tissue kleenex is a soft tissue paper that is used as a handkerchief; kleenex is a trademark.
پیشنهاد کاربران
Kleenex معنای دستمال کاغذی نمیدهد بلکه یک برند دستمال کاغذی در آمریکاست که به دلیل تکرار و قدرت برند از این کلمه برای دستمال کاغذی استفاده میشود مثل ما ایرانی ها که به پودر لباسشویی تاید و به مایع ظرفشویی ریکا میگیم
an absorbent disposable paper tissue دستمال کاغذی She dried her eyes with a Kleenex
طبق کتاب جورج یول این نام باید با حرف کوچک نوشته شود در حالی که در جملات با حرف بزرگ نوشته بود.