klaxon

/ˈklæksən//ˈklæksən/

(نام تجاری) بوق الکتریکی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: trademark for a loud electric horn.

جمله های نمونه

1. Like a tortured donkey, the klaxon brayed its amplified signal.
[ترجمه گوگل]مانند یک الاغ شکنجه شده، klaxon سیگنال تقویت شده خود را به صدا درآورد
[ترجمه ترگمان]همین که صدای خر خر خر خری به گوش می رسید صدای amplified به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They have klaxons, banners, national flags.
[ترجمه گوگل]آنها کلاکسون ها، بنرها، پرچم های ملی دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها پرچم های ملی، بنرها و پرچم های ملی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At 4 am the klaxon for reveille sounded, and half an hour later the breakfast gong.
[ترجمه گوگل]در ساعت 4 صبح صدای klaxon برای reveille به صدا درآمد و نیم ساعت بعد گونگ صبحانه
[ترجمه ترگمان]ساعت ۴ صبح زنگ for به صدا درآمد و نیم ساعت بعد زنگ صبحانه به صدا درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A Klaxon sounded from the Regatta and we were soon triumphantly on our way home again.
[ترجمه گوگل]یک کلاکسون از رگاتا به صدا درآمد و ما خیلی زود دوباره پیروزمندانه در راه خانه بودیم
[ترجمه ترگمان]صدای بوق فلزی از Regatta به گوش رسید و ما به زودی دوباره به سوی خانه برگشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. At this moment, the klaxon sounded again. The music of departure was heard in the cabin.
[ترجمه گوگل]در این لحظه صدای کلاکسون دوباره به صدا درآمد موسیقی حرکت در کابین به گوش می رسید
[ترجمه ترگمان]در این لحظه صدای پرواز دوباره به گوش رسید صدای حرکت در کابین شنیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They clipped him in, the klaxon sounded the window open and off he went for task 2!
[ترجمه گوگل]آنها او را به داخل بستند، klaxon صدای پنجره را باز کرد و او برای کار 2 رفت!
[ترجمه ترگمان]آن ها او را به صدا در آوردند، صدای زنگ پنجره باز و خاموش شد و به دنبال مرحله دوم رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. According to the British klaxon research firm statistics, China's new orders and handling orders are all surpassing its competitor, Japan, ranked second in the world.
[ترجمه گوگل]بر اساس آمار شرکت تحقیقاتی klaxon بریتانیا، سفارشات جدید چین و سفارشات مدیریتی همگی از رقیب خود، ژاپن که در رتبه دوم جهان قرار دارد، پیشی گرفته است
[ترجمه ترگمان]طبق آمار شرکت تحقیقات klaxon بریتانیا، سفارشات جدید چین و دستور جابجایی همه از رقبای خود یعنی ژاپن، که در رده دوم جهان قرار دارد، پیشی گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• loud electric siren which is used as a warning signal (in automobiles, etc.)
a klaxon is a loud horn that used to be used in emergencies, for example on police cars, fire engines, and ambulances to warn other people and traffic; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

بپرس