صفت ( adjective )
مشتقات: kittenishly (adv.), kittenishness (n.)
مشتقات: kittenishly (adv.), kittenishness (n.)
• : تعریف: lively and innocent, or seemingly so.
kittenish
/ˈkɪtənɪʃ//ˈkɪtnɪʃ/
معنی: مثل بچهگربه
معانی دیگر: مانند بچه گربه، بازیگوش، پر جست و خیز، (دختر یا زن) شیطان و دلربا
بررسی کلمه
مترادف ها
مثل بچه گربه (صفت)
kittenish
انگلیسی به انگلیسی
a woman who is kittenish flirts with men by behaving in a playful and affectionate way.
پیشنهاد کاربران
1 - معنی واقعی: بازیگوش یا سرزنده، شبیه رفتار یک بچه گربه.
2 - معنی استعاری: برای توصیف زنی که به شکلی عشوه گرانه، خجالتی یا تحریک آمیز رفتار می کند، اغلب برای جلب توجه.
مترادف؛ Playful, Coy, Flirtatious, Frisky, Teasing
... [مشاهده متن کامل]
مثال؛
Her kittenish smile caught everyone's attention at the party.
The actress played her role with a kittenish charm that captivated the audience.
He found her kittenish behavior amusing and endearing.
این اصطلاح اغلب در ادبیات یا رسانه ها برای توصیف رفتار بازیگوش یا عشوه گرانه، به ویژه در زنان استفاده می شود.
2 - معنی استعاری: برای توصیف زنی که به شکلی عشوه گرانه، خجالتی یا تحریک آمیز رفتار می کند، اغلب برای جلب توجه.
مترادف؛ Playful, Coy, Flirtatious, Frisky, Teasing
... [مشاهده متن کامل]
مثال؛
این اصطلاح اغلب در ادبیات یا رسانه ها برای توصیف رفتار بازیگوش یا عشوه گرانه، به ویژه در زنان استفاده می شود.
بازیگوش - شیطان
ملوس