kitsch

/ˈkɪtʃ//kɪtʃ/

(هنر یا نگارش و غیره) پر زرق و برق و کم محتوا، پر نمایش و پر لاف و گزاف ولی سطحی، محبوب ولی کم ارزش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: kitschy (adj.)
• : تعریف: art, literature, and the like that is pretentious, often gaudy, and of little value, usu. produced for popular appeal.

جمله های نمونه

1. His home's full of 1950's kitsch.
[ترجمه گوگل]خانه او مملو از کیچ های دهه 1950 است
[ترجمه ترگمان]خانه او پر از kitsch دهه ۱۹۵۰ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That new lamp they've bought is pure kitsch.
[ترجمه گوگل]لامپ جدیدی که خریده اند کیچ خالص است
[ترجمه ترگمان]این چراغ تازه، they خالص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Blue and green eyeshadow has long been considered kitsch.
[ترجمه گوگل]سایه چشم آبی و سبز مدتهاست که کیچ در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]آبی و سبز از دیرباز مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Opponents who once mocked Mr Berlusconi's tactics as kitsch have turned queasy as opinion polls show them tobe working.
[ترجمه گوگل]مخالفانی که زمانی تاکتیک‌های آقای برلوسکونی را به‌عنوان کیچ به سخره می‌گرفتند، به دلیل نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که آنها کار می‌کنند، ناامید شده‌اند
[ترجمه ترگمان]مخالفان که زمانی تاکتیک های آقای برلوسکونی را مورد تمسخر قرار دادند، حالت تهوع پیدا کردند؛ چرا که نظرسنجی ها به آن ها نشان می دهند که باید کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The old motels capitalized on regional pride and kitsch, cheerfully twisting their neon signs into oddball shapes.
[ترجمه گوگل]متل‌های قدیمی از غرور و کیچ منطقه‌ای بهره می‌بردند و تابلوهای نئونی خود را با شادی به شکل‌های عجیب و غریب می‌پیچانند
[ترجمه ترگمان]هتل قدیمی به غرور و غرور منطقه ای حمله کرده بود و با خوش رویی نشانه ها را به شکل عجیبی می چرخاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is, it must be said, a strong kitsch appeal to the supermodels' star status.
[ترجمه گوگل]باید گفت که جذابیت کیچ قوی برای وضعیت ستاره سوپرمدل ها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که یک جاذبه قوی برای وضعیت ستارگان supermodels وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gorgeous women in fabulous saris floated through kitsch marble bathrooms with gold taps, trailing pink toilet paper behind them like veils.
[ترجمه گوگل]زنان باشکوه با ساری‌های افسانه‌ای در میان حمام‌های مرمری کیچ با شیرهای طلایی شناور بودند و دستمال توالت صورتی را مانند حجاب پشت سرشان می‌گذاشتند
[ترجمه ترگمان]زنان زیبا در ساری افسانه ای با شیر طلایی با شیر طلایی در حال شناور بودند و کاغذهای صورتی صورتی مانند پرده های توالت را پشت سرشان گذاشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was a prize of kitsch and I packed it carefully away with my luggage.
[ترجمه گوگل]این یک جایزه کیچ بود و من آن را با احتیاط با چمدانم جمع کردم
[ترجمه ترگمان]این یک جایزه of بود و من آن را با دقت بسته بندی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It wasn't about creating quirky objects for kitsch fashion victim consumers, it was about improving the real world.
[ترجمه گوگل]این در مورد ایجاد اشیاء عجیب و غریب برای مصرف کنندگان قربانی مد کیچ نبود، بلکه در مورد بهبود دنیای واقعی بود
[ترجمه ترگمان]این درباره ایجاد اشیا دمدمی برای مصرف کنندگان قربانی مد نبود، بلکه در مورد بهبود جهان واقعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It's a subject that directors might lace with kitsch or Freudian goo.
[ترجمه گوگل]این موضوعی است که کارگردانان ممکن است با کیچ یا غوغای فرویدی به آن بپردازند
[ترجمه ترگمان]این موضوعی است که مدیران ممکن است با احساسات مبتذل یا فرویدی تور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Cottars Kitsch cottage atmosphere but a friendly place popular for pub snacks.
[ترجمه گوگل]فضای کلبه Cottars Kitsch اما مکانی دوستانه و محبوب برای میان وعده های میخانه
[ترجمه ترگمان]فضای کلبه Cottars Kitsch یک مکان دوستانه محبوب برای اسنک پاتوق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But mention the word kitsch in their company at your peril.
[ترجمه گوگل]اما به خطر شما کلمه کیچ را در شرکت آنها ذکر کنید
[ترجمه ترگمان]اما این کلمه را در خطر your به زبان بیاورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Oscar Wilde's kitsch typically reflects the distortion of aesthetic modernity which is confronted with the repellence and the assimilation of bourgeois modernity.
[ترجمه گوگل]کیچ اسکار وایلد نوعاً منعکس کننده تحریف مدرنیته زیباشناختی است که با دفع و جذب مدرنیته بورژوایی مواجه است
[ترجمه ترگمان]kitsch Oscar معمولا نشان دهنده اعوجاج مدرنیته زیبایی شناختی است که با the و جذب مدرنیته بورژوا مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] [فیلم ] مبتذل (واژه آلمانی )

انگلیسی به انگلیسی

• art or artwork which is sentimental and in poor taste; tacky condition
kitsch is used to describe objects or works of art which are very elaborate and often very colourful. uncount noun here but can also be used as an adjective. e.g. ...a kitsch design.

پیشنهاد کاربران

### معنی کلمه **Kitsch**
**Kitsch** ( تلفظ: /kɪtʃ/ – کیتچ ) یک واژه آلمانی است که در انگلیسی و فارسی رایج شده و به معنای زیر است:
#### تعریف اصلی:
- **سبک هنری، طراحی یا فرهنگی که بیش از حد احساساتی، سطحی، ارزان قیمت و تظاهری است. **
...
[مشاهده متن کامل]

- اغلب برای جلب توجه عامه مردم ساخته می شه، اما فاقد عمق هنری واقعی یا اصالت است.
- ویژگی ها: رنگ های جیغ، تزئینات بیش از حد، کپی برداری از هنر کلاسیک با کیفیت پایین، و تمرکز روی "ناز" یا "احساسی" بودن مصنوعی.
#### مثال ها:
- مجسمه های پلاستیکی ارزان قیمت حیوانات ( مثل گربه های چشم درشت ) .
- پوسترهای سینمایی قدیمی با رنگ های تند و اغراق آمیز.
- دکوراسیون خانه با اشیای "کیچ" مثل لامپ های شکل قلب یا ساعت های دیواری با طرح های کارتونی بیش از حد.
- در مد: لباس های پرزرق وبرق و تقلبی از برندهای لوکس.
#### ریشه کلمه:
- از زبان آلمانی ( Kitsch ) در قرن ۱۹ میلادی، ابتدا برای توصیف هنرهای ارزان و تجاری در بازارهای مونیخ استفاده شد.
- در نقد هنری ( مثل نوشته های **کلمنت گرینبرگ** ) ، kitsch مخالف "هنر آوانگارد" ( پیشرو ) است و نماد فرهنگ مصرفی و کیتچ وار تلقی می شه.
#### معانی فرعی:
- **مثبت:** گاهی به عنوان "کیچ عمدی" ( campy kitsch ) برای سرگرمی و طنز استفاده می شه ( مثل فیلم های بد عمداً خنده دار ) .
- **منفی:** سطحی، بی مزه، و تجاری سازی شده.
#### ترجمه فارسی:
- **کیچ** ( رایج ترین ) .
- گاهی: **ابتذال هنری**، **هنر ارزان قیمت**، یا **تظاهر احساسی**.
#### جمله مثال:
- "This souvenir shop is full of kitsch items like glowing Eiffel Towers. "
( این فروشگاه سوغاتی پر از اشیای کیچ مثل برج ایفل های نورانی است. )

مبتذل، سطحی، بی محتوا، آبکی
✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Art, objects, or design considered to be in poor taste due to their gaudy or overly sentimental nature 🎨
🔍 مترادف: Tacky
✅ مثال: The room was decorated with kitsch souvenirs from every tourist trap in the city
آثار بی محتوا