kitchener


بخاری خوراک پزی، کسیکه اشپزخانه راهبان بدست او سپرده است، اشپز

جمله های نمونه

1. While Curzon showed him every courtesy, Kitchener treated his willingness to compromise as weakness.
[ترجمه گوگل]در حالی که کرزن تمام ادب را به او نشان می داد، کیچنر تمایل او به سازش را به عنوان ضعف در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان](کرزن)همه نزاکت را به او نشان داد، و Kitchener تمایل خود را برای سازش با او به عنوان ضعف تلقی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is showed by the data that Kitchener, belonging to Ontario, is famous for advanced education and high Technology.
[ترجمه گوگل]داده ها نشان می دهد که کیچنر، متعلق به انتاریو، به دلیل آموزش پیشرفته و فناوری بالا مشهور است
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات توسط داده هایی که Kitchener، اهل اونتاریو، برای آموزش پیشرفته و فن آوری پیشرفته شهرت دارد، نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The ISU Grand Prix final is held in Kitchener, Ontario, the past weekend.
[ترجمه گوگل]فینال جایزه بزرگ ISU در آخر هفته گذشته در کیچنر، انتاریو برگزار شد
[ترجمه ترگمان]مسابقه نهایی گراند پریکس در Kitchener، اونتاریو، در آخر هفته گذشته برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And as Lord Kitchener, Commander in Chief of the British Army, began fashioning the trench coat—then referred to simply as a “Burberry”—the place of this clothing item in society was sealed.
[ترجمه گوگل]و هنگامی که لرد کیچنر، فرمانده کل ارتش بریتانیا، شروع به مد کردن کت سنگر کرد - که در آن زمان به سادگی "باربری" نامیده می شد - جایگاه این لباس در جامعه مهر و موم شد
[ترجمه ترگمان]و همانطور که لرد Kitchener، فرمانده کل ارتش بریتانیا، با عنوان \"Burberry\" شروع به کار کرد و سپس به سادگی به عنوان \"Burberry\" یاد کرد - جایی که این مورد لباس در جامعه مهر و موم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Famous British generals, such as Lord Kitchener and Lord Baden-Powell preferred the lightweight cotton of trench coats to the heavier, rubberised Macintoshes they had been used to.
[ترجمه گوگل]ژنرال های مشهور بریتانیایی مانند لرد کیچنر و لرد بادن پاول، پنبه سبک ترنچ کت را به مکینتاش های سنگین تر و لاستیکی که به آن عادت کرده بودند ترجیح دادند
[ترجمه ترگمان]سرداران مشهور بریتانیایی، مانند لرد Kitchener و لرد بادن - پاول لباس های سبک trench را به سنگین تر و rubberised Macintoshes ترجیح می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the same article, Karon Kitchener explained that an injectable water-based filler treatment she had to enhance her cheeks had left her with "a moving layer of custard under the skin.
[ترجمه گوگل]در همان مقاله، کارون کیچنر توضیح داد که یک فیلر تزریقی مبتنی بر آب که برای تقویت گونه‌هایش انجام می‌داد، «لایه‌ای متحرک از کاستارد زیر پوست» را برای او به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]در همان مقاله، Karon Kitchener توضیح داد که یک رفتار پر کننده با آب تزریقی برای افزایش گونه هایش، او را با یک لایه انتقال از custard زیر پوست ترک کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The former residence of Lord Kitchener, rebuilt to a new magnificence, Wildflower Hall recreates the grand style of the colonial era.
[ترجمه گوگل]محل اقامت سابق لرد کیچنر که با شکوهی جدید بازسازی شده است، تالار گل وحشی سبک بزرگ دوران استعمار را بازسازی می کند
[ترجمه ترگمان]مقر سابق لرد Kitchener که با شکوه و جلال جدیدی بازسازی شده است، سبک باشکوه دوران استعمار را باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The victim-criminal negotiation plan adopted in Kitchener in 1974 was considered as the first attempt in the world.
[ترجمه گوگل]طرح مذاکره قربانی و جنایتکار که در سال 1974 در کیچنر به تصویب رسید به عنوان اولین تلاش در جهان در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]برنامه مذاکره جنایی قربانی که در Kitchener در سال ۱۹۷۴ تصویب شد، اولین تلاش در جهان محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to Canada's Record, when Bieber arrived at the Fairview Park Mall in Kitchener, Ontario, the day after Christmas, he couldn't fly under the radar while trying to shop.
[ترجمه گوگل]به گزارش Canada's Record، زمانی که بیبر روز بعد از کریسمس به مرکز خرید Fairview Park در کیچنر، انتاریو رسید، در حالی که سعی می کرد خرید کند، نتوانست زیر رادار پرواز کند
[ترجمه ترگمان]طبق آمار کانادا، وقتی بیبر وارد مرکز خرید \"Fairview پارک\" در Kitchener، اونتاریو، شد، روز بعد از کریسمس، او نمی توانست در حالی که سعی می کرد مغازه را باز کند، زیر رادار پرواز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Third, we do not think the officer is a common work as, for sample, merchant, kitchener, and so on.
[ترجمه گوگل]ثالثاً، ما فکر نمی کنیم که افسر یک کار معمولی برای نمونه، تاجر، آشپزخانه و غیره باشد
[ترجمه ترگمان]سوم، ما فکر نمی کنیم که این افسر کار مشترک برای نمونه، بازرگان، kitchener، و غیره باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He joked with re-porters as he signed copies of ' Kitchener 's Last Volun-teer' at an event at the Royal Air Force Club in central London.
[ترجمه گوگل]او هنگام امضای کپی‌هایی از «آخرین کار داوطلبانه کیچنر» در رویدادی در باشگاه نیروی هوایی سلطنتی در مرکز لندن، با خبرنگاران شوخی کرد
[ترجمه ترگمان]او در حالی که نسخه هایی از آخرین volun Kitchener - teer را در مراسمی در باشگاه نیروی هوایی سلطنتی در مرکز لندن امضا کرده بود، با re شوخی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At eleven, when the war or 1914-18 broke out, I wrote a patriotic poem which was printed in the local newspaper, as was another, two years later, on the death of Kitchener.
[ترجمه گوگل]در یازده، زمانی که جنگ یا 1914-1918 آغاز شد، من شعری میهنی نوشتم که در روزنامه محلی چاپ شد، و شعری دیگر، دو سال بعد، در مرگ کیچنر
[ترجمه ترگمان]در ساعت یازده، وقتی جنگ یا ۱۹۱۴ - ۱۸ پایان یافت، من یک شعر patriotic نوشتم که در روزنامه محلی به چاپ رسید، و دو سال بعد، پس از مرگ of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A city of southeast Ontario, Canada, a manufacturing suburb of Kitchener. Population, 2 93
[ترجمه گوگل]شهری در جنوب شرقی انتاریو، کانادا، حومه تولیدی کیچنر جمعیت، 2 93
[ترجمه ترگمان]شهری در جنوب شرقی اونتاریو، کانادا، حومه صنعتی of جمعیت، ۲ ۹۳
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• city in the province of ontario (canada); family name; horatio herbert kitchener (1850-1916), british field marshal and statesman
cook, one who is in charge of a kitchen; elaborate kitchen stove

پیشنهاد کاربران

بپرس