• (1)تعریف: duty assigned to soldiers to work in a military kitchen; KP.
• (2)تعریف: soldiers assigned to this duty.
انگلیسی به انگلیسی
• duty assigned to soldiers to work in a military kitchen and assist cooks; soldiers assigned to carry out this duty in the kitchen
پیشنهاد کاربران
kitchen police ( علوم نظامی ) واژه مصوب: ناظر آشپزخانه تعریف: فردی که در تدارک میوه و سبزیجات و مراعات اصول بهداشتی فعالیت دارد اما وظیفۀ او آشپزی نیست