kit out

جمله های نمونه

1. She was kitted out with winter coat, skirts, jumpers.
[ترجمه گوگل]او با کت زمستانی، دامن، جامپر پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]اون با کت زمستونی پوشیده شده بود، دامن، جهنده ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They went shopping to get kitted out for the trip.
[ترجمه گوگل]آنها به خرید رفتند تا وسایل سفر را تهیه کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها به خرید رفتند تا برای سفر خارج شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The army must be kitted out with proper medical supplies.
[ترجمه گوگل]ارتش باید با تجهیزات پزشکی مناسب آماده شود
[ترجمه ترگمان]ارتش باید با تجهیزات پزشکی مناسب باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The studio is lavishly kitted out with camera equipment.
[ترجمه گوگل]این استودیو به طور مجلل با تجهیزات دوربین مجهز شده است
[ترجمه ترگمان]استودیو با تجهیزات دوربین فیلمبرداری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They were all kitted out in brand-new ski outfits.
[ترجمه گوگل]همه آنها با لباس های اسکی کاملاً جدید پوشیده شده بودند
[ترجمه ترگمان]همه آن ها در لباس های اسکی روی برند شرکت کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The place is kitted out in upmarket Italian cafe style.
[ترجمه گوگل]این مکان به سبک کافه ایتالیایی لوکس طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]این مکان در سبک سنتی کافه ایتالیایی خودنمایی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was all kitted out to go skiing.
[ترجمه گوگل]او همه چیز را برای رفتن به اسکی آماده کرده بود
[ترجمه ترگمان]او می خواست به اسکی برود و به اسکی برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If I wash your sports kit out now, it'll be dry by tomorrow morning.
[ترجمه گوگل]اگر الان لباس ورزشی شما را بشوییم، فردا صبح خشک می شود
[ترجمه ترگمان]اگه من اون جعبه sports رو بشورم فردا صبح خشک می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Make sure that your boy is properly kitted out for the tropics.
[ترجمه گوگل]مطمئن شوید که پسر شما به درستی برای مناطق استوایی آماده شده است
[ترجمه ترگمان]مطمئن شوید که کودک شما به درستی به مناطق استوایی رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Within a few days of its unveiling Achilles was modestly kitted out with a fig leaf.
[ترجمه گوگل]در عرض چند روز پس از رونمایی، آشیل به طور متواضعی با یک برگ انجیر پوشیده شد
[ترجمه ترگمان]در عرض چند روز رونمایی از آن، آشیل با فروتنی به همراه یک برگ انجیر به بیرون پرتاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was true, the old ramblers were both ugly and kitted out in the very best of outdoor clothing.
[ترجمه گوگل]درست بود، رامبرهای قدیمی هم زشت بودند و هم با بهترین لباس های بیرون از خانه
[ترجمه ترگمان]حقیقت این بود که ramblers پیر هر دو زشت بودند و در بهترین لباس های بیرون از منزل ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One, thanks to the groundsman, is kitted out by a pigeon club.
[ترجمه گوگل]یکی از آنها، به لطف زمین بان، توسط یک کلوپ کبوتر آماده می شود
[ترجمه ترگمان]یک، با تشکر از the، توسط یک باشگاه کبوتری به بیرون کشیده شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But we were all kitted out in life jackets.
[ترجمه گوگل]اما همه ما با جلیقه نجات پوشیده شده بودیم
[ترجمه ترگمان]اما همه ما کت و شلوار پوشیده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The gangs carry out their raids in the dead of night, kitted out with night-sights and camouflage gear.
[ترجمه گوگل]گروهک‌ها حملات خود را در تاریکی شب انجام می‌دهند، مجهز به دوربین‌های شب و وسایل استتار
[ترجمه ترگمان]این گروه ها یورش های خود را در تاریکی شب انجام می دهند و با مناظر شب و لباس های استتار به بیرون می ریزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I should have been kitted out a week earlier but they'd got no shoes to fit me.
[ترجمه گوگل]من باید یک هفته زودتر لباس می پوشیدم اما آنها کفشی برای من نداشتند
[ترجمه ترگمان]باید یک هفته زودتر از اینجا می رفتم، اما هیچ کفش نداشتند که به من جا بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• equip with a kit; provide a person with the clothes and equipment required to do something

پیشنهاد کاربران

To fully equip someone or something with all the necessary items or accessories.
تجهیز کردن کامل شخصی یا چیزی به تمام اقلام یا لوازم جانبی ضروری.
“I’m going to kit out my new apartment with all the latest gadgets. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A person might say, “I need to kit out my car with winter tires and a roof rack. ”
In a conversation about camping gear, someone might mention, “I just kitted out my backpack with a new sleeping bag and cooking set. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-modify/
مجهز کردن، تامین کردن، تهیه کردن، فراهم نمودن
تجهیز کردن - کاملا مجهز کردن

بپرس