1. Trying to please an audience is the kiss of death for an artist.
[ترجمه گوگل]تلاش برای جلب رضایت مخاطب، بوسه مرگ برای یک هنرمند است
[ترجمه ترگمان]تلاش برای جلب رضایت مخاطبان، بوسه مرگ برای یک هنرمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. An award can be the kiss of death for a writer.
[ترجمه گوگل]جایزه می تواند بوسه مرگ برای یک نویسنده باشد
[ترجمه ترگمان]یک جایزه می تواند بوسه مرگ برای یک نویسنده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. That TV commercial was the kiss of death to his career as a serious actor.
[ترجمه گوگل]آن تبلیغ تلویزیونی بوسه مرگ برای حرفه او به عنوان یک بازیگر جدی بود
[ترجمه ترگمان]آن بازرگانی تلویزیونی، بوسه مرگ را به عنوان یک بازیگر جدی تلقی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Polite but lukewarm reviews are the kiss of death for a commercial film.
[ترجمه گوگل]نقدهای مودبانه اما ولرم بوسه مرگ برای یک فیلم تجاری است
[ترجمه ترگمان]اما بررسی های مودبانه اما ولرم بوسه مرگ برای یک فیلم تبلیغاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Rain is the kiss of death for a barbecue.
6. That's got to be the kiss of death.
7. An "X" rating can be the kiss of death at the box office for a big-budget movie.
[ترجمه گوگل]رتبه "X" می تواند بوسه مرگ در باکس آفیس برای یک فیلم با بودجه کلان باشد
[ترجمه ترگمان]رتبه \"X\" می تواند بوسه مرگ در گیشه فروش برای یک فیلم بودجه بزرگ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Why should living together, in particular, be the kiss of death to hopeful marrieds?
[ترجمه گوگل]چرا زندگی مشترک بویژه باید بوسه مرگ برای ازدواج های امیدوار باشد؟
[ترجمه ترگمان]چرا باید با هم زندگی کنیم، به خصوص، بوسه مرگ تا امیدوار کننده باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Or does that spell the kiss of death for the relationship?
[ترجمه گوگل]یا این بوسه مرگ برای رابطه است؟
[ترجمه ترگمان]یا این افسون مرگ رو برای رابطه عاشقانه هجی می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Bad reviews can be the kiss of death to a new West End play.
[ترجمه گوگل]نقدهای بد می تواند بوسه مرگ برای نمایشنامه جدید وست اند باشد
[ترجمه ترگمان]نظرات بد می تواند بوسه مرگ برای یک بازی جدید در غرب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The support of the Radical group was the kiss of death to the candidate.
[ترجمه گوگل]حمایت گروه رادیکال بوسه مرگ بر کاندیدا بود
[ترجمه ترگمان]حمایت از گروه رادیکال، بوسه مرگ برای کاندیدا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Allying with Churchill was regarded as the political kiss of death even in 193
[ترجمه گوگل]اتحاد با چرچیل حتی در سال 193 به عنوان بوسه سیاسی مرگ تلقی می شد
[ترجمه ترگمان]allying با چرچیل به عنوان بوسه سیاسی مرگ حتی در ۱۹۳ مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. So this thwack is hardly the kiss of death for Goldman or even major damage to its business model.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این گرانی برای گلدمن به سختی بوسه مرگ یا حتی آسیب بزرگی به مدل کسب و کار آن میشود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این اقدام به سختی بوسه مرگ برای گلدمن یا حتی آسیب جدی به مدل کسبوکار خود می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Your poor English was the kiss of death for the failure in getting that job.
[ترجمه گوگل]انگلیسی ضعیف شما بوسه مرگ برای شکست در به دست آوردن آن شغل بود
[ترجمه ترگمان]انگلیسی بیچاره تو بوسه مرگ برای شکست دادن اون شغل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید