kinescope

/ˈkɪnɪˌskoʊp//ˈkɪnəskəʊp/

رجوع شود به: picture tube، ازبرنامه تلویزیونی فیلمبرداری کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a cathode-ray tube that directs a beam of electrons to reproduce a transmitted picture on a luminescent screen; picture tube.

(2) تعریف: a film made from a transmitted television program.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: kinescopes, kinescoping, kinescoped
• : تعریف: to make a film of (a transmitted television program).

جمله های نمونه

1. Both kinescope and video output function working at the same time.
[ترجمه گوگل]عملکرد هر دو کینسکوپ و خروجی ویدئو به طور همزمان کار می کنند
[ترجمه ترگمان]هر دو تابع خروجی kinescope و video همزمان کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. By bulging forming technology analysis of color kinescope shaded cover, die structure and main parts designs are introduced. Punch surface shape is also designed by surface equations.
[ترجمه گوگل]با تجزیه و تحلیل فناوری شکل‌دهی برآمدگی پوشش سایه‌دار کینسکوپ رنگی، ساختار قالب و طرح‌های قطعات اصلی معرفی می‌شوند شکل سطح پانچ نیز توسط معادلات سطح طراحی می شود
[ترجمه ترگمان]با تشکیل تجزیه و تحلیل فن آوری شکل دهی به رنگ سایه سایه سایه، ساختار مرگ و طراحی قطعات اصلی معرفی می شوند شکل سطح پانچ نیز به وسیله معادلات سطحی طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Electronic game, kinescope enlighten hall, already played be disgusted with.
[ترجمه گوگل]بازی الکترونیکی، سالن روشنایی کینسکوپ، قبلاً بازی شده است، منزجر شده است
[ترجمه ترگمان]یه بازی الکترونیکی، kinescope hall، از قبل باه اش از هم بدت میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An Invar shadow-mask kinescope with a large screen and high definition requires temperature compensation by means of a laterally-welded bimetal spring lamination with a smaller bending displacement.
[ترجمه گوگل]یک کینسکوپ سایه-ماسک Invar با صفحه نمایش بزرگ و وضوح بالا نیاز به جبران دما با استفاده از لمینیت فنر دو فلزی با جوش جانبی با جابجایی خمشی کمتر دارد
[ترجمه ترگمان]یک kinescope mask با یک صفحه نمایش بزرگ و تعریف بالا نیاز به جبران دما با استفاده از ورقه فنری bimetal welded laterally با جابجایی خمش کمتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After the event, a Qiu uploads this kinescope school QQ again group on.
[ترجمه گوگل]پس از این رویداد، یک Qiu این مدرسه کینسکوپ QQ را دوباره در گروه آپلود می کند
[ترجمه ترگمان]پس از این رویداد، یک Qiu uploads از این مدرسه kinescope دوباره به گروه پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. According to the working principle of color kinescope, the article deduces the formula that the purity convergence magnet adjusts the electron beam moving distance.
[ترجمه گوگل]با توجه به اصل کار کینسکوپ رنگی، مقاله این فرمول را استنباط می کند که آهنربای همگرایی خلوص فاصله متحرک پرتو الکترونی را تنظیم می کند
[ترجمه ترگمان]طبق اصول کار of، ماده formula فرمولی را نشان می دهد که مغناطیس هم گرایی خالص، فاصله حرکت پرتوی الکترونی را تنظیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Electron gun accessories of color kinescope are made of stainless steel which has high hardness and intensity.
[ترجمه گوگل]لوازم جانبی تفنگ الکترونی کینسکوپ رنگی از فولاد ضد زنگ ساخته شده است که سختی و شدت بالایی دارد
[ترجمه ترگمان]لوازم الکتریکی الکترونی رنگ kinescope از جنس فولاد ضد زنگ تشکیل شده است که سختی و شدت بالایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The new kinescope has a revolving power of 800 lines.
[ترجمه گوگل]کینسکوپ جدید دارای قدرت چرخش 800 خط است
[ترجمه ترگمان]The جدید دارای قدرت چرخش ۸۰۰ خط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For dynamical observation of eyeground micrograph and image manipulation, eyeground television or compatibility of telegraph and kinescope has developed into one of the key area of eyeground camera.
[ترجمه گوگل]برای مشاهده دینامیکی میکروگراف چشم و دستکاری تصویر، تلویزیون چشم یا سازگاری تلگراف و کینسکوپ به یکی از حوزه های کلیدی دوربین چشمی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]برای مشاهده dynamical تصویر میکروسکوپی eyeground و دستکاری تصویر، تلویزیون eyeground یا سازگاری of و kinescope به یکی از بخش های کلیدی دوربین eyeground تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Application of reverse osmosis technology in pure water production of color kinescope industry was introduced.
[ترجمه گوگل]کاربرد فناوری اسمز معکوس در تولید آب خالص صنعت کینسکوپ رنگی معرفی شد
[ترجمه ترگمان]کاربرد فن آوری اسمز معکوس در تولید آب خالص صنعت kinescope معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This paper presents the design and realization of the TV kinescope glass defect auto - detect system.
[ترجمه گوگل]این مقاله طراحی و اجرای سیستم تشخیص خودکار نقص شیشه کینسکوپ تلویزیون را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله، طراحی و تحقق شبکه تلویزیونی kinescope را نشان می دهد که سیستم تشخیص خودکار را تشخیص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This wire si suitable for TV High voltage as connecting wire between rectify and kinescope, or as connecting wire or fixing wire in other appliance and instrument.
[ترجمه گوگل]این سیم برای ولتاژ بالا تلویزیون به عنوان سیم اتصال بین یکسو کننده و کینسکوپ یا به عنوان سیم اتصال یا سیم ثابت در سایر لوازم و ابزار مناسب است
[ترجمه ترگمان]این سیم با ولتاژ بالا، به عنوان سیم اتصال بین اصلاح و kinescope، و یا اتصال سیم اتصال یا سیم اتصال به وسایل دیگر مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Description of the profile of electron beam is one of the difficult points in detection of color kinescope.
[ترجمه گوگل]توصیف نیمرخ پرتو الکترونی یکی از نقاط دشوار در تشخیص کینسکوپ رنگی است
[ترجمه ترگمان]توصیف پروفایل پرتو الکترونی یکی از نقاط سخت در تشخیص رنگ های kinescope است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As a result of the spot and do not allow kinescope, provide speech information so.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نتیجه از نقطه و اجازه kinescope، ارائه اطلاعات گفتار بنابراین
[ترجمه ترگمان]در نتیجه مکان و اجازه ندادن به kinescope، اطلاعات سخنرانی را فراهم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• picture tube, cathode-ray tube within a television receiver that transforms electrical signals into a visible picture on a screen

پیشنهاد کاربران

بپرس