معنی: ماهی کوچک اب شیرین از جنس کپورمعانی دیگر: (جانورشناسی) ماهی کشنده (ماهیان کوچک و پراستخوان از تیره ی cyprinodontidae از راسته ی atheriniformes که بومی آب های شیرین امریکا است و برای ازبین بردن تخم پشه و غیره پرورش می یابند) (killie هم می گویند)
• : تعریف: any of several small fishes that are found esp. in brackish salt water or freshwater and are used for bait.
جمله های نمونه
1. One egg of killifish has hatched at last.
[ترجمه روح الله نامدار] در نهایت یکی از تخمهای کیل فیش ها هچ شد ( هچ واژه تخصصی شیلات است )
|
[ترجمه گوگل]بالاخره یک تخم ماهی کشی بیرون آمد [ترجمه ترگمان]بالاخره تخم of از تخم بیرون اومد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Both Hudson tomcod and New Bedford killifish, however, have unusual AHR molecules.
[ترجمه گوگل]با این حال، هر دو تامکود هادسون و کیلیفیش نیوبدفورد دارای مولکولهای غیرعادی AHR هستند [ترجمه ترگمان]اما هر دو هادسون tomcod و نیوبدفورد killifish مولکول های AHR غیر معمول دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Both Hudson tomcod and New Bedford killifish, however, have unusual AHR molecules. And it is this that seems to explain their immunity.
[ترجمه گوگل]با این حال، هر دو تامکود هادسون و کیلیفیش نیوبدفورد دارای مولکولهای غیرعادی AHR هستند و این است که به نظر می رسد مصونیت آنها را توضیح می دهد [ترجمه ترگمان]اما هر دو هادسون tomcod و نیوبدفورد killifish مولکول های AHR غیر معمول دارند و این چیزی است که به نظر می رسد که ایمنی آن ها را توضیح می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In the case of the New Bedford killifish the situation is similar, but more complicated.
[ترجمه گوگل]در مورد کشنده نیوبدفورد وضعیت مشابه است، اما پیچیده تر است [ترجمه ترگمان]در مورد بدفورد جدید موقعیت مشابه است، اما پیچیده تر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I hope that from this feature, readers will want to gain more information about Killifish.
[ترجمه گوگل]امیدوارم از این ویژگی، خوانندگان بخواهند اطلاعات بیشتری در مورد Killifish کسب کنند [ترجمه ترگمان]امیدوارم که از این ویژگی، خوانندگان می خواهند اطلاعات بیشتری در مورد killifish کسب کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Dr Hahn is looking at a different animal, the killifish (pictured), in New Bedford harbour, Massachusetts, which was polluted by other producers.
[ترجمه گوگل]دکتر هان در حال نگاه کردن به حیوانی متفاوت است، ماهی کشنده (تصویر)، در بندر نیوبدفورد، ماساچوست، که توسط تولیدکنندگان دیگر آلوده شده بود [ترجمه ترگمان]دکتر هان به یک حیوان متفاوت نگاه می کند، killifish (تصویر شده)، در بندرگاه بدفورد جدید، ماساچوست که توسط تولیدکنندگان دیگر آلوده شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There are no missing amino acids. Dr Hahn has, however, found nine places along the amino-acid chain of killifish AHR where the link in the chain varies between individuals.
[ترجمه گوگل]هیچ اسید آمینه از دست رفته ای وجود ندارد با این حال، دکتر هان 9 مکان را در امتداد زنجیره آمینو اسید ماهی کشتار AHR پیدا کرده است که در آن پیوند زنجیره بین افراد متفاوت است [ترجمه ترگمان]اسیده ای آمینه گم شده وجود ندارد با این حال، دکتر هان ۹ مکان را در امتداد زنجیره آمینو اسید of AHR یافت که پیوند در این زنجیره بین افراد فرق می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Dr Hahn has, however, found nine places along the amino-acid chain of killifish AHR where the link in the chain varies between individuals.
[ترجمه گوگل]با این حال، دکتر هان 9 مکان را در امتداد زنجیره آمینو اسید ماهی کشتار AHR پیدا کرده است که در آن پیوند زنجیره بین افراد متفاوت است [ترجمه ترگمان]با این حال، دکتر هان ۹ مکان را در امتداد زنجیره آمینو اسید of AHR یافت که پیوند در این زنجیره بین افراد فرق می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Dr Hahn has, however, found nine places along the amino-acid chain of killifish AHR where the link in the chain varies between individuals. Altogether, he has identified 26 such variations.
[ترجمه گوگل]با این حال، دکتر هان 9 مکان را در امتداد زنجیره آمینو اسید ماهی کشتار AHR پیدا کرده است که در آن پیوند زنجیره بین افراد متفاوت است در مجموع، او 26 گونه از این تنوع را شناسایی کرده است [ترجمه ترگمان]با این حال، دکتر هان ۹ مکان را در امتداد زنجیره آمینو اسید of AHR یافت که پیوند در این زنجیره بین افراد فرق می کند روی هم رفته، او ۲۶ مورد از این تغییرات را شناسایی کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Stegeman has been chronicling resistance to toxic PCBs and polycyclic aromatic hydrocarbons in another coastal species, a killifish.
[ترجمه گوگل]Stegeman مقاومت در برابر PCBهای سمی و هیدروکربنهای آروماتیک چند حلقهای را در گونههای ساحلی دیگر، ماهی کشتار، ثبت کرده است [ترجمه ترگمان]Stegeman، مقاومت در برابر PCBs سمی و هیدروکربن های آروماتیک polycyclic در دیگر گونه های ساحلی، یک killifish بوده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
ماهی کوچک اب شیرین از جنس کپور (اسم)
killifish
انگلیسی به انگلیسی
• small fish (like the minnow) that lives both in fresh and briny water (used as an aquarium fish, as bait and in mosquito control)