1. The inside of a van was as good a place as any to hold a kidnap victim.
[ترجمه گوگل]داخل یک ون مانند هر جای دیگری برای نگه داشتن قربانی آدم ربایی خوب بود
[ترجمه ترگمان]داخل یک ون، جای خوبی برای گرفتن یک قربانی آدم ربایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]داخل یک ون، جای خوبی برای گرفتن یک قربانی آدم ربایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Two businessmen have been kidnapped by terrorists.
[ترجمه گوگل]دو تاجر توسط تروریست ها ربوده شده اند
[ترجمه ترگمان]دو تاجر توسط تروریست ها ربوده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو تاجر توسط تروریست ها ربوده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They demanded a huge ransom for the return of the little girl whom they had kidnapped.
[ترجمه گوگل]آنها برای بازگرداندن دختر کوچکی که ربوده بودند، باج هنگفتی خواستند
[ترجمه ترگمان]برای بازگشت دختر کوچکی که او را ربوده بودند، پول زیادی می خواستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای بازگشت دختر کوچکی که او را ربوده بودند، پول زیادی می خواستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The Minister was kidnapped by armed men on his way to the airport.
[ترجمه گوگل]وزیر در راه رفتن به فرودگاه توسط افراد مسلح ربوده شد
[ترجمه ترگمان]این وزیر توسط مردان مسلح به سمت فرودگاه ربوده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این وزیر توسط مردان مسلح به سمت فرودگاه ربوده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The kidnap has caused the family months of heartbreak and suffering.
[ترجمه گوگل]این آدم ربایی ماه ها دلشکستگی و رنج خانواده را به همراه داشته است
[ترجمه ترگمان]این آدم ربایی، ماه ها اندوه و عذاب را در این خانواده ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این آدم ربایی، ماه ها اندوه و عذاب را در این خانواده ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She was kidnapped and held for ransom.
[ترجمه گوگل]او ربوده شد و برای باج گیری بازداشت شد
[ترجمه ترگمان]او ربوده شد و برای گرفتن باج نگه داشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او ربوده شد و برای گرفتن باج نگه داشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He was kidnapped and briefly detained by a terrorist group.
[ترجمه گوگل]او توسط یک گروه تروریستی ربوده و برای مدت کوتاهی بازداشت شد
[ترجمه ترگمان]او ربوده شد و به مدت کوتاهی توسط یک گروه تروریستی بازداشت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او ربوده شد و به مدت کوتاهی توسط یک گروه تروریستی بازداشت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Police in Brazil uncovered a plot to kidnap him.
[ترجمه گوگل]پلیس برزیل نقشه ربودن او را کشف کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس در برزیل از توطئه ای برای ربودن او پرده برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پلیس در برزیل از توطئه ای برای ربودن او پرده برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The torment of having her baby kidnapped is written all over her face.
[ترجمه گوگل]عذاب ربوده شدن بچه اش روی تمام صورتش نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]شکنجه نوزاد او روی صورتش نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شکنجه نوزاد او روی صورتش نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The news of the kidnapping was blacked out until the police could find the child.
[ترجمه گوگل]خبر آدم ربایی تا زمانی که پلیس بتواند کودک را پیدا کند، مخفی ماند
[ترجمه ترگمان]خبر ربودن تا زمانی که پلیس بتواند کودک را پیدا کند، سیاه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خبر ربودن تا زمانی که پلیس بتواند کودک را پیدا کند، سیاه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It's been suggested the kidnapping was a put-up job.
[ترجمه گوگل]گفته می شود آدم ربایی یک کار ساختگی بوده است
[ترجمه ترگمان]به این پیشنهاد داده شده که آدم ربایی یه کار گذاشته شده بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به این پیشنهاد داده شده که آدم ربایی یه کار گذاشته شده بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A pair of robbers were trying to kidnap his wife.
[ترجمه گوگل]یک جفت سارق قصد ربودن همسرش را داشتند
[ترجمه ترگمان]یه جفت دزد سعی کردن زنش رو بدزدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه جفت دزد سعی کردن زنش رو بدزدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He paid the terrorist a ransom of 50000 for his kidnapped son.
[ترجمه گوگل]او برای پسر ربوده شده اش 50000 باج به تروریست پرداخت کرد
[ترجمه ترگمان]او برای پسر ربوده شده خود یک باج به تروریست ها پرداخت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او برای پسر ربوده شده خود یک باج به تروریست ها پرداخت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The girl had been doped and kidnapped.
[ترجمه گوگل]دختر دوپینگ و ربوده شده بود
[ترجمه ترگمان] اون دختره خمار بوده و دزدیده شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون دختره خمار بوده و دزدیده شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He is charged with kidnapping a businessman last year and holding him for ransom.
[ترجمه گوگل]او متهم به ربودن یک تاجر در سال گذشته و بازداشت او برای باج است
[ترجمه ترگمان]او سال گذشته به ربودن یک تاجر متهم شده و او را برای گرفتن باج نگه داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او سال گذشته به ربودن یک تاجر متهم شده و او را برای گرفتن باج نگه داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید