kickball


بازی فوتبال کودکان

جمله های نمونه

1. He gave up lunchtime kickball games to sit next to me.
[ترجمه گوگل]او بازی های کیک بال را برای ناهار کنار گذاشت تا کنار من بنشیند
[ترجمه ترگمان]اون وقت ناهار رو با توپ kickball رو به من داد تا کنار من بشینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Plan a neighborhood kickball or touch football game.
[ترجمه گوگل]یک بازی فوتبال با کیک بال یا لمس محله برنامه ریزی کنید
[ترجمه ترگمان]برای یک تیم محلی برنامه ریزی کنید و یا بازی فوتبال را لمس کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The teams play sports such as volleyball, kickball, touch football and dodge ball.
[ترجمه گوگل]این تیم ها ورزش هایی مانند والیبال، کیک بال، فوتبال لمسی و توپ را انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]این دو تیم ورزشی مانند والیبال، kickball، فوتبال دست و توپ را بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "I played in a kickball tournament with him a couple of weeks back and he was our star," Capt.
[ترجمه گوگل]کاپیتان: "چند هفته پیش با او در یک تورنمنت کیکبال بازی کردم و او ستاره ما بود "
[ترجمه ترگمان]\" من در یک تورنمنت kickball با او چند هفته قبل بازی کردم و او ستاره ما بود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My kickball when pull crus muscle, how should handle!
[ترجمه گوگل]کیکبال من هنگام کشیدن عضله crus، چگونه باید رسیدگی کند!
[ترجمه ترگمان]به این kickball که \"پایک\" رو از دست میده چطور باید از پسش بر بیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We had the largest kickball games in the United States, kickball games with forty kids.
[ترجمه گوگل]ما بزرگترین بازی های کیک بال را در ایالات متحده داشتیم، بازی های کیک بال با چهل بچه
[ترجمه ترگمان]ما بزرگ ترین بازی kickball را در آمریکا داشتیم و kickball بازی با چهل بچه داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Play Sports with Your Friends – Racquetball, tennis, kickball, basketball. . . Honestly, it doesn't matter what you play, so long as it's an active sport that you enjoy.
[ترجمه گوگل]با دوستان خود ورزش کنید - راکتبال، تنیس، کیکبال، بسکتبال صادقانه بگویم، مهم نیست که چه چیزی را انجام می دهید، تا زمانی که این یک ورزش فعال است که از آن لذت می برید
[ترجمه ترگمان]ورزش با دوستان Your، تنیس، kickball، بسکتبال، بسکتبال، این مهم نیست که شما چه بازی می کنید، تا زمانی که این ورزش فعال و فعال باشد که شما از آن لذت ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All kinds of ways of kickball, such as perpendicular bisector kickball method, vector field kickball method, are introduced and the implement methods are given, too.
[ترجمه گوگل]انواع روش های کیک بال مانند روش کیک بال عمود بر نیم، روش کیک بال بردار معرفی شده و روش های اجرا نیز آورده شده است
[ترجمه ترگمان]همه انواع روش های of مانند روش عمود بر شیب، روش kickball میدان برداری، معرفی می شوند و روش های پیاده سازی نیز ارایه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Goodman has a better-known nickname: as Kickball Katy, this Brooklynite came to prominence playing bass for Vivian Girls.
[ترجمه گوگل]گودمن نام مستعار بیشتری دارد: به عنوان کیک بال کیتی، این بروکلینیت با نواختن باس برای ویوین گرلز به شهرت رسید
[ترجمه ترگمان]گودمن (Katy)نام مستعار بهتری دارد: به عنوان کیتی کیتی، این Brooklynite برای for دختران playing به شهرت رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

Kickball ( also known as soccer baseball in most of Canada ) is a game and league game, similar to baseball

بپرس