kick out

/kɪk aʊt//kɪk aʊt/

1- (عامیانه) بیرون کردن، اخراج کردن، 2- (فوتبال) توپ را به خارج از زمین بازی زدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to expel or oust someone.
مترادف: eject, expel, oust
مشابه: boot, bounce, chuck, discharge, remove

- They kicked him out for bad behavior.
[ترجمه کامران] او را به خاطره رفتار بدش بیرون انداختند
|
[ترجمه گوگل] آنها او را به دلیل رفتار بد بیرون کردند
[ترجمه ترگمان] اونا برای رفتار بد انداختنش بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I get a real kick out of owning my own car.
[ترجمه Ladan] من واقعا از داشتن ماشین خودم لذت میبرم.
|
[ترجمه گوگل]من واقعاً از داشتن ماشین شخصی ام لذت می برم
[ترجمه ترگمان]من از داشتن ماشین خودم یه لگد درست حسابی می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Gerald gets a kick out of dressing as a woman.
[ترجمه Ladan] جرالد از اینکه مثل یک زن لباس بپوشد لذت میبرد.
|
[ترجمه گوگل]جرالد از لباس پوشیدن به عنوان یک زن با لگد خارج می شود
[ترجمه ترگمان]جرالد هم مثل زن ها از لباس پوشیدن بیرون می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He gets a real kick out of mending something so that it can be used again.
[ترجمه شهروز درقندیان] او از انجام تعمیر که از آن بتوان دوباره استفاده کرد واقعا لذت زیادی میبرد
|
[ترجمه گوگل]او یک ضربه واقعی از تعمیر چیزی دریافت می کند تا بتوان دوباره از آن استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]او یک ضربه واقعی به بهبود پیدا می کند تا بتواند دوباره از آن استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I get a kick out of driving fast cars.
[ترجمه گوگل]من از رانندگی با ماشین های تند و سریع دچار مشکل می شوم
[ترجمه ترگمان] یه لگد به ماشین های سریع می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He'll kick out if you treat him like that.
[ترجمه گوگل]اگه اینطوری باهاش ​​رفتار کنی اخراج میشه
[ترجمه ترگمان]اگر این جوری با او رفتار کنی، لگد خواهد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I got a kick out of seeing my name in print.
[ترجمه گوگل]من از دیدن نامم در حالت چاپی ناراحت شدم
[ترجمه ترگمان] یه لگد به اسم \"print\" زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. College students get a kick out of analyzing their temperaments based on principles from the Myers-Briggs Type Indicator.
[ترجمه گوگل]دانشجویان کالج از تجزیه و تحلیل خلق و خوی خود بر اساس اصول شاخص نوع Myers-Briggs لذت می برند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان کالج برای بررسی خلق و خوی خود براساس اصول شخصیت مایرز - بریگز تلاش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I got a kick out of working with those guys myself.
[ترجمه گوگل]من خودم از کار با آن بچه ها اخراج شدم
[ترجمه ترگمان]من با اون آدما کار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I get a real kick out of it and thoroughly enjoy doing it.
[ترجمه گوگل]من یک ضربه واقعی از آن دریافت می کنم و کاملا از انجام آن لذت می برم
[ترجمه ترگمان]حسابی از این کار لذت می برم و از این کار لذت می برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fran would get a kick out of this.
[ترجمه گوگل]فران از این کار ضربه می خورد
[ترجمه ترگمان] فرن \"از این قضیه بیرون میاد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I used to get a kick out of him.
[ترجمه گوگل]من یک لگد از او می گرفتم
[ترجمه ترگمان] قبلا از اون لگد می زدم بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I get as big a kick out of watching Seb on the top curve as I do watching a ballet dancer.
[ترجمه گوگل]من از تماشای سب در منحنی بالا به همان اندازه که تماشای یک رقصنده باله می شوم، ضربه بزرگی می گیرم
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه رقص باله را تماشا می کنم، ضربه بزرگی به watching می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He went on getting a kick out of it till about Wednesday of the next week.
[ترجمه گوگل]او تا حدود چهارشنبه هفته بعد به گرفتن ضربه از آن ادامه داد
[ترجمه ترگمان]تا حدود چهار شنبه هفته بعد، یک لگد از آن بیرون زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I think the older guys get a kick out of it.
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنم بچه‌های مسن‌تر از آن ضربه می‌خورند
[ترجمه ترگمان] فکر کنم پسرای قدیمی تر از این کار خوششون میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If you don't get a kick out of the job you are doing, you better kick it and look for another one. Love what you do or just don't do it. RVM
[ترجمه گوگل]اگر از شغلی که انجام می‌دهید ضربه‌ای نمی‌خورید، بهتر است آن را لگد بزنید و به دنبال کار دیگری بگردید کاری را که انجام می دهید دوست داشته باشید یا آن را انجام ندهید RVM
[ترجمه ترگمان]اگر از کاری که می کنی، لگد بزنی، بهتر است آن را شوت کنی و دنبال یکی دیگر بگردی کاری که می کنی دوست دارم یا فقط این کارو نکن RVM
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نفت] شروع انحراف

انگلیسی به انگلیسی

• expel, throw out, get rid of someone (slang)

پیشنهاد کاربران

Kick out of sth را با اصطلاح get a kick out of sth اشتباه نگیرید
Get a kick out of sth= خیلی حال کردن با جیزی
از چیزی خیلی لذت بردن
When you kick out for yourself. . .
وقتی که روی پای خودت بند شدی
( "پرتره هنرمند در جوانی"، اثر جیمز جویس، ترجمه منوچهر بدیعی )
دک کردن
دست به سر کردن
از سر واکردن
عذر کسی را خواستن
یکی از معانیش که دوستان گفتن لذت زیاد بردن از چیزی:
Some people treat manual labor like sport; they get a kick out of hefting and hauling things around
معنای دوستمون
✅kick out of sth به معنای لذت زیاد بردن از چیزی
What free - time activities would you like to try in the future?
I would love to have a crack at extreme sports in the future, maybe ski - diving. It looks like a blast and I think I will get a real 💎kick out of free falling💎 from enormous heights
...
[مشاهده متن کامل]

1. بیرون انداختن ( فیزیکی، مثلاً دستتو بگیرن بندازن بیرون )
2. اخراج کردن ( غیرفیزیکی )
اخراج کردن با تیپا بیرون انداختن
Get a kick out of something
یعنی از چیزی خیلی لذت بردن
متفرق کردن پراکنده کردن
You're not gonna kick me out
توکه نمیخوای بیرونم کنی؟!
با لگد بیرون کردن
بیرون انداختن. اخراج کردن شخص به قول عامیانه با اردنگی
اخراج کردن
بیرون نیانداختن
اگر گفته شود kick out of sth به معنای لذت زیاد بردن از چیزی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس