[ترجمه کامران] او را به خاطره رفتار بدش بیرون انداختند
|
[ترجمه گوگل] آنها او را به دلیل رفتار بد بیرون کردند [ترجمه ترگمان] اونا برای رفتار بد انداختنش بیرون [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. I get a real kick out of owning my own car.
[ترجمه Ladan] من واقعا از داشتن ماشین خودم لذت میبرم.
|
[ترجمه گوگل]من واقعاً از داشتن ماشین شخصی ام لذت می برم [ترجمه ترگمان]من از داشتن ماشین خودم یه لگد درست حسابی می زنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Gerald gets a kick out of dressing as a woman.
[ترجمه Ladan] جرالد از اینکه مثل یک زن لباس بپوشد لذت میبرد.
|
[ترجمه گوگل]جرالد از لباس پوشیدن به عنوان یک زن با لگد خارج می شود [ترجمه ترگمان]جرالد هم مثل زن ها از لباس پوشیدن بیرون می آید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He gets a real kick out of mending something so that it can be used again.
[ترجمه شهروز درقندیان] او از انجام تعمیر که از آن بتوان دوباره استفاده کرد واقعا لذت زیادی میبرد
|
[ترجمه گوگل]او یک ضربه واقعی از تعمیر چیزی دریافت می کند تا بتوان دوباره از آن استفاده کرد [ترجمه ترگمان]او یک ضربه واقعی به بهبود پیدا می کند تا بتواند دوباره از آن استفاده کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I get a kick out of driving fast cars.
[ترجمه گوگل]من از رانندگی با ماشین های تند و سریع دچار مشکل می شوم [ترجمه ترگمان] یه لگد به ماشین های سریع می زنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He'll kick out if you treat him like that.
[ترجمه گوگل]اگه اینطوری باهاش رفتار کنی اخراج میشه [ترجمه ترگمان]اگر این جوری با او رفتار کنی، لگد خواهد زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I got a kick out of seeing my name in print.
[ترجمه گوگل]من از دیدن نامم در حالت چاپی ناراحت شدم [ترجمه ترگمان] یه لگد به اسم \"print\" زدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. College students get a kick out of analyzing their temperaments based on principles from the Myers-Briggs Type Indicator.
[ترجمه گوگل]دانشجویان کالج از تجزیه و تحلیل خلق و خوی خود بر اساس اصول شاخص نوع Myers-Briggs لذت می برند [ترجمه ترگمان]دانش آموزان کالج برای بررسی خلق و خوی خود براساس اصول شخصیت مایرز - بریگز تلاش می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I got a kick out of working with those guys myself.
[ترجمه گوگل]من خودم از کار با آن بچه ها اخراج شدم [ترجمه ترگمان]من با اون آدما کار می کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I get a real kick out of it and thoroughly enjoy doing it.
[ترجمه گوگل]من یک ضربه واقعی از آن دریافت می کنم و کاملا از انجام آن لذت می برم [ترجمه ترگمان]حسابی از این کار لذت می برم و از این کار لذت می برم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Fran would get a kick out of this.
[ترجمه گوگل]فران از این کار ضربه می خورد [ترجمه ترگمان] فرن \"از این قضیه بیرون میاد\" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I used to get a kick out of him.
[ترجمه گوگل]من یک لگد از او می گرفتم [ترجمه ترگمان] قبلا از اون لگد می زدم بیرون [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I get as big a kick out of watching Seb on the top curve as I do watching a ballet dancer.
[ترجمه گوگل]من از تماشای سب در منحنی بالا به همان اندازه که تماشای یک رقصنده باله می شوم، ضربه بزرگی می گیرم [ترجمه ترگمان]به محض اینکه رقص باله را تماشا می کنم، ضربه بزرگی به watching می زنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He went on getting a kick out of it till about Wednesday of the next week.
[ترجمه گوگل]او تا حدود چهارشنبه هفته بعد به گرفتن ضربه از آن ادامه داد [ترجمه ترگمان]تا حدود چهار شنبه هفته بعد، یک لگد از آن بیرون زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I think the older guys get a kick out of it.
[ترجمه گوگل]فکر میکنم بچههای مسنتر از آن ضربه میخورند [ترجمه ترگمان] فکر کنم پسرای قدیمی تر از این کار خوششون میاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. If you don't get a kick out of the job you are doing, you better kick it and look for another one. Love what you do or just don't do it. RVM
[ترجمه گوگل]اگر از شغلی که انجام میدهید ضربهای نمیخورید، بهتر است آن را لگد بزنید و به دنبال کار دیگری بگردید کاری را که انجام می دهید دوست داشته باشید یا آن را انجام ندهید RVM [ترجمه ترگمان]اگر از کاری که می کنی، لگد بزنی، بهتر است آن را شوت کنی و دنبال یکی دیگر بگردی کاری که می کنی دوست دارم یا فقط این کارو نکن RVM [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[نفت] شروع انحراف
انگلیسی به انگلیسی
• expel, throw out, get rid of someone (slang)
پیشنهاد کاربران
Kick out of sth را با اصطلاح get a kick out of sth اشتباه نگیرید Get a kick out of sth= خیلی حال کردن با جیزی از چیزی خیلی لذت بردن
When you kick out for yourself. . . وقتی که روی پای خودت بند شدی ( "پرتره هنرمند در جوانی"، اثر جیمز جویس، ترجمه منوچهر بدیعی )
دک کردن دست به سر کردن از سر واکردن عذر کسی را خواستن
یکی از معانیش که دوستان گفتن لذت زیاد بردن از چیزی: Some people treat manual labor like sport; they get a kick out of hefting and hauling things around
معنای دوستمون ✅kick out of sth به معنای لذت زیاد بردن از چیزی What free - time activities would you like to try in the future? I would love to have a crack at extreme sports in the future, maybe ski - diving. It looks like a blast and I think I will get a real 💎kick out of free falling💎 from enormous heights ... [مشاهده متن کامل]