kick ass and take names

پیشنهاد کاربران

با قدرت عمل کردن، ترکوندن، قاطعانه و موفقیت آمیز عمل کردن ( به ویژه در رقابت یا مقابله با مخالفان ) ، لت و پار کردن و اسامی را ثبت کردن ( برای نشان دادن برتری قاطع ) - اصطلاح ( Idiom ) / عبارت فعلی
The coach told the team to go out there kick ass and take names
...
[مشاهده متن کامل]

عملکرد فوق العاده داشتن، درخشیدن، غالب شدن بر موقعیت - اصطلاح ( Idiom ) / عبارت فعلی
She went into the meeting ready to kick ass and take names
با قاطعیت و پرخاشگری ( مثبت ) با موقعیتی برخورد کردن، گرد و خاک به پا کردن - اصطلاح ( Idiom ) / عبارت فعلی
He intends to kick ass and take names in his new role

بپرس