عبارت **"kick against"** یک فعل عبارتی ( phrasal verb ) است که به معنای **مقاومت کردن، مخالفت کردن یا اعتراض کردن به چیزی، به ویژه به صورت بی فایده یا بی نتیجه** است.
- **تعریف:**
وقتی می گوییم کسی **"kicks against"** یعنی با چیزی مخالفت می کند یا در برابر آن مقاومت می نماید، اما معمولاً این مقاومت بی فایده یا بی نتیجه است.
... [مشاهده متن کامل]
- **کاربرد:**
- معمولاً برای توصیف مخالفت یا مقاومت در برابر قوانین، محدودیت ها، شرایط یا قدرتی که نمی توان به راحتی تغییر داد به کار می رود.
- **مثال ها:**
- *You can kick against the rules all you want, but they won’t change. *
( هر چقدر هم که بخواهی به قوانین اعتراض کنی، آن ها تغییر نخواهند کرد. )
- *He kept kicking against the restrictions, but it was useless. *
( او مدام علیه محدودیت ها مقاومت می کرد، اما بی فایده بود. )
- *The phrase "kick against the pricks" comes from the Bible, meaning to resist authority in vain. *
( عبارت "kick against the pricks" از کتاب مقدس آمده و به معنای مقاومت بی فایده در برابر قدرت است. )
## معادل های فارسی
- مخالفت کردن بی فایده
- مقاومت بی نتیجه
- اعتراض بی ثمر
- به جان خریدن ( در معنای مقاومت کردن )
- **تعریف:**
وقتی می گوییم کسی **"kicks against"** یعنی با چیزی مخالفت می کند یا در برابر آن مقاومت می نماید، اما معمولاً این مقاومت بی فایده یا بی نتیجه است.
... [مشاهده متن کامل]
- **کاربرد:**
- معمولاً برای توصیف مخالفت یا مقاومت در برابر قوانین، محدودیت ها، شرایط یا قدرتی که نمی توان به راحتی تغییر داد به کار می رود.
- **مثال ها:**
( هر چقدر هم که بخواهی به قوانین اعتراض کنی، آن ها تغییر نخواهند کرد. )
( او مدام علیه محدودیت ها مقاومت می کرد، اما بی فایده بود. )
( عبارت "kick against the pricks" از کتاب مقدس آمده و به معنای مقاومت بی فایده در برابر قدرت است. )
## معادل های فارسی
- مخالفت کردن بی فایده
- مقاومت بی نتیجه
- اعتراض بی ثمر
- به جان خریدن ( در معنای مقاومت کردن )
kick against ( kɪk ) =to show anger or opposition, e. g. If young people stop kicking against the system and demanding change, we'll all be in trouble.


زیر پا گذاشتن، مخالفت کردن، اعتراض کردن