keystone

/ˈkiːˌstoʊn//ˈkiːstəʊn/

معنی: سنگ سراطاق
معانی دیگر: (مجازی) بخش عمده، اساس، شاه کلید، تاج سنگ، (معماری) سنگ تاج، سنگ تیزه ی تاق، (با الهام از یک سری فیلم های کمدی امریکایی به نام: keystone cops) وابسته به کمدی پرتحرک و پربرخورد، سنگ سرطاق، سنگ سر طاق، سنگ میان طاق، اساس، مدار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the central, wedge-shaped stone at the top of an arch.

(2) تعریف: something upon which other things depend; crucial part or element.
مشابه: fundamental, keynote

- the keystone of her scientific theory
[ترجمه محمد امین کنعانی] اساس نظریه علمی او
|
[ترجمه گوگل] سنگ اصلی نظریه علمی او
[ترجمه ترگمان] سنگ تاج بر پایه نظریه علمی او،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the keystone of our faith
اساس ایمان ما

2. social justice is the keystone of that party's program
عدالت اجتماعی بخش عمده ی برنامه ی آن حزب است.

3. Changes to the welfare system are the keystone of the government's reforms.
[ترجمه گوگل]تغییر در نظام رفاهی سنگ بنای اصلاحات دولت است
[ترجمه ترگمان]تغییرات در سیستم رفاهی سنگ تاج اصلاحات دولت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Keeping inflation low is the keystone of their economic policy.
[ترجمه انیر] پایین نگهداشتن تورم، سنگ بنای خط مشی اقتصادی آنهاست
|
[ترجمه گوگل]پایین نگه داشتن تورم سنگ اصلی سیاست اقتصادی آنهاست
[ترجمه ترگمان]پایین نگه داشتن تورم سنگ تاج سیاست اقتصادی آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The keystone of any personal injury case is medical evidence.
[ترجمه گوگل]سنگ اصلی هر مورد آسیب شخصی، شواهد پزشکی است
[ترجمه ترگمان]سنگ تاج یک پرونده جراحت شخصی مدرک پزشکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Within families filial piety was the keystone of morality and it led logically to an absolute obedience to the household head.
[ترجمه گوگل]در خانواده ها، فرزندسالاری سنگ بنای اخلاق بود و منطقاً منجر به اطاعت مطلق از سرپرست خانواده می شد
[ترجمه ترگمان]در خانواده، تقوا فرزندی سنگ تاج اخلاق بود و به طور منطقی به اطاعت محض از رئیس خانواده منجر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. KD - NTFS abstract operation layer is the keystone of the design and implementation.
[ترجمه گوگل]KD - لایه عملیات انتزاعی NTFS سنگ اصلی طراحی و پیاده سازی است
[ترجمه ترگمان]لایه عملیات KD - NTFS سنگ تاج طراحی و اجرای آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Given license to express themselves, they sculpted eccentric keystone portraits—workers with comically bandaged faces, poets, a man thumbing his nose at his neighbors—and fanciful grotesques.
[ترجمه گوگل]آنها با داشتن مجوز برای بیان خود، پرتره‌های سنگ‌کلیدی عجیب و غریب - کارگرانی با چهره‌های باندپیچی شده به شکل طنز، شاعران، مردی که بینی‌اش را به همسایه‌هایش می‌زند - و گروتسک‌های خیالی مجسمه‌سازی کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با استفاده از مجوز برای بیان خودشان، تصاویر سنگ تاج عجیب و غریب، کارگران را با چهره های مضحک و چهره های bandaged، شاعران، مردی که در حال ورق زدن بینی به همسایگان خود - و grotesques خیالی بودند، ساخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Presently the study keystone of the technique is to improve its accuracy and sensitiveness to measure.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر سنگ اصلی مطالعه این تکنیک، بهبود دقت و حساسیت آن برای اندازه گیری است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر سنگ تاج این روش بهبود دقت و حساسیت به اندازه گیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pennsylvania's nickname is the Keystone State.
[ترجمه گوگل]نام مستعار پنسیلوانیا ایالت کیستون است
[ترجمه ترگمان]نام مستعار پنسیلوانیا دولت Keystone است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Extraction at Berkeley of a keystone from a tile on the Stardust cometary dust collector.
[ترجمه گوگل]استخراج سنگ کیستون در برکلی از کاشی روی گردگیرنده گرد و غبار دنباله دار استارداست
[ترجمه ترگمان]استخراج در برکلی سنگ تاج از یک کاشی روی collector dust Stardust
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We hope to see you become a keystone of the intellectual community.
[ترجمه گوگل]امیدواریم شاهد تبدیل شدن شما به یکی از سنگ های اصلی جامعه روشنفکری باشیم
[ترجمه ترگمان]امیدواریم شاهد تبدیل شدن تو به سنگ تاج جامعه روشنفکری باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We are closer than you think. The keystone is here in Paris.
[ترجمه گوگل]ما از آنچه فکر می کنید به ما نزدیکتریم سنگ کلید اینجا در پاریس است
[ترجمه ترگمان] ما نزدیک تر از اونی هستیم که فکر می کنی سنگ تاج در پاریس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is a research keystone to make robot simulate human's behaviors, so this paper intro- duces a multi- servo control model to realize the robot to learn and simulate the actions of human.
[ترجمه گوگل]این یک سنگ اساسی تحقیقاتی برای شبیه سازی ربات رفتارهای انسان است، بنابراین این مقاله یک مدل کنترل چند سروو را معرفی می کند تا ربات را برای یادگیری و شبیه سازی اعمال انسان درک کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله سنگ تاج تحقیق برای شبیه سازی رفتار انسان است، بنابراین این مقاله یک مدل کنترل multi را برای درک ربات برای یادگیری و شبیه سازی رفتار انسان فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سنگ سراطاق (اسم)
keystone

تخصصی

[عمران و معماری] سنگ سرطاق - سنگ تاج قوس - کلید قوس

انگلیسی به انگلیسی

• central and topmost stone in an arch; essential part, something upon which everything depends or rests
you can use keystone to refer to an important part of a process, which is the basis for later developments.
a keystone is a stone at the top of an arch, which keeps the other stones in place by its weight and position.

پیشنهاد کاربران

در ساخت قوس های بنایی به شکل خیلی ساده واژه ی "کلید" بین افراد مصطلح هست که به خشت، آجر، سنگ یا هر مصالح دیگه ای ( بسته به نوع مصالح کلی و یکپارچه ی تشکیل دهنده ی یک قوس ) گفته می شه. در واقع در ساخت یک قوس، "کلید" آخرین عضوی هست که در بالاترین نقطه ی قوس قرار می گیره.
...
[مشاهده متن کامل]

از لحاظ واژه شناسی هم کلید ابزاری هست برای باز کردن یا بستن یک قفل. در واقع در ساخت یک قوس، وقتی کلید به عنوان آخرین عضو گذاشته می شه، ‎ باعث قفل شدن اجزای قوس در کنار هم و برقرای و انتقال نیرو در بین اون ها می شه.

keystone
شاه کلید چیزی بودی یا شالوده چیزی بودن
سنگ بنا
گرانمایه و گرانسنگ
اساسی، اصلی، غالب، بنیادی، بنیانی، عمده، مهم
مثال:
A keystone species is a species of plants or animals whose absence has a major effect on an ecological system.
گونه اصلی، گونه ای از گیاهان یا جانورانست که فقدان آنها تأثیر عمده ای بر سیستم اکولوژیکی دارد.
keystone ( معماری و شهرسازی )
واژه مصوب: تاج مُهره
تعریف: مهره ای که در تاج چَفته قرار می گیرد و سبب استحکام سازه می شود یا صرفاً نقش تزیینی دارد
رکن رکین
سنگبنا، اساس، شالوده، بنیاد
سنگ زیربنای _ سنگ زیربنایی
شالوده
یک قطعه کوچک است که رابط بین پریز شبکه و کابل شبکه ودر نهایت رایانه است. کیستون معمولا به طورمجزا با توجه به نوع آن ( cat۶ یا cat5 ) انتخاب می شودو در داخل پریز شبکه نصب می شود. معمولا روی تمام کیستون هاجدول رنگ وجود داردوباید برای اتصال کابل شبکه مطابق با جدول رنگ عمل کرد .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس