keynesian

/ˈkeɪnziən//ˈkeɪnziən/

(اقتصاد)، وابسته به اندیشه های کینز و پیروان او، کینزی، کینزگرایانه، پیرو عقاید کینز

جمله های نمونه

1. Involuntary unemployment and enforced leisure are Keynesian concepts which are precluded by assumption.
[ترجمه گوگل]بیکاری غیرارادی و اوقات فراغت اجباری مفاهیم کینزی هستند که با فرض منع می شوند
[ترجمه ترگمان]بیکاری ناشی از بیکاری و فراغت کامل مفاهیمی است که از این فرض ممانعت به عمل می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The winter of Keynesian discontent probably occurred in the early 1980s, since when there have been signs of a marked rally.
[ترجمه گوگل]زمستان نارضایتی کینزی احتمالاً در اوایل دهه 1980 رخ داد، از زمانی که نشانه هایی از یک تجمع مشخص وجود داشت
[ترجمه ترگمان]زمستان of احتمالا در اوایل دهه ۱۹۸۰ رخ داد، چرا که نشانه هایی از تظاهرات مشخص وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The most serious challenge to Keynesian macroeconomic policies, however, has come from Friedman and the monetarists.
[ترجمه گوگل]با این حال، جدی‌ترین چالش سیاست‌های اقتصاد کلان کینزی از جانب فریدمن و پول‌گرایان است
[ترجمه ترگمان]با این حال جدی ترین چالش برای اصلاح سیاست های اقتصاد کلان از Friedman و the آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the 1950s Keynesian economic management techniques were employed to try to retain full employment without inflation.
[ترجمه گوگل]در دهه 1950 از تکنیک های مدیریت اقتصادی کینزی برای حفظ اشتغال کامل بدون تورم استفاده شد
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۵۰ تکنیک های مدیریت اقتصادی Keynesian برای حفظ اشتغال کامل بدون تورم استخدام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Keynesian and monetarist attitudes towards monetary policy Keynesians and monetarists give very different answers to these questions.
[ترجمه گوگل]نگرش های کینزی و پول گرایی نسبت به سیاست پولی کینزی ها و پول گرایان پاسخ های بسیار متفاوتی به این پرسش ها می دهند
[ترجمه ترگمان]رویکردهای Keynesian و monetarist نسبت به سیاست پولی Keynesians و monetarists پاسخ های بسیار متفاوتی به این پرسش ها می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The result was a triumph for Keynesian economics: a vigorous and expanding universe, filled with material objects.
[ترجمه گوگل]نتیجه یک پیروزی برای اقتصاد کینزی بود: جهانی پرشور و در حال گسترش، پر از اشیاء مادی
[ترجمه ترگمان]نتیجه یک پیروزی برای اقتصاد Keynesian بود: دنیایی پر جنب و گسترش که با اشیا مادی پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ever since the Keynesian revolution of the thirties government has accepted these commitments.
[ترجمه گوگل]از زمان انقلاب کینزی در دهه سی، دولت این تعهدات را پذیرفته است
[ترجمه ترگمان]از زمان انقلاب Keynesian دولت سی و چند ساله این تعهدات را پذیرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nevertheless there is one area in which the Keynesian model leaves much to be desired in its treatment of aggregate supply.
[ترجمه گوگل]با این وجود، یک حوزه وجود دارد که در آن مدل کینزی در برخورد با عرضه کل مورد نظر باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، یک منطقه وجود دارد که در آن مدل Keynesian مقدار زیادی را در رفتار خود برای جمع کردن عرضه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To understand Keynesian theory we have to return to first principles.
[ترجمه گوگل]برای درک نظریه کینزی باید به اصول اولیه بازگردیم
[ترجمه ترگمان]برای درک نظریه Keynesian باید به اصول اولیه برگردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The preceding discussion suggests that the operation of Keynesian fiscal policy should pose few problems.
[ترجمه گوگل]بحث قبلی نشان می دهد که عملکرد سیاست مالی کینزی باید مشکلات کمی ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]بحث پیشین نشان می دهد که عملکرد سیاست مالی Keynesian باید چند مشکل ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Not even the most unreconstructed Keynesian would ever claim that the General Theory was an easy read.
[ترجمه گوگل]حتی بازسازی‌نشده‌ترین کینزی‌ها هرگز ادعا نمی‌کنند که تئوری عمومی به راحتی قابل خواندن است
[ترجمه ترگمان]حتی the unreconstructed هم نمی توانست ادعا کند که این نظریه عمومی یک قرائت ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However critics of Keynesian economics consider that labour markets would clear if government and institutional impediments to greater flexibility were removed.
[ترجمه گوگل]با این حال، منتقدان اقتصاد کینزی معتقدند که اگر موانع دولتی و نهادی برای انعطاف بیشتر برداشته شوند، بازارهای کار پاک خواهند شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، منتقدان اقتصاد Keynesian در نظر دارند که در صورتی که موانع دولتی و نهادی برای انعطاف پذیری بیشتر حذف شوند، بازارهای کار مشخص خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For Keynesian economists confusion was further confounded when these were accompanied by galloping inflation.
[ترجمه گوگل]برای اقتصاددانان کینزی، سردرگمی زمانی که با تورم تاخت و تاز همراه شد، بیشتر آشفته شد
[ترجمه ترگمان]برای اقتصاددانان Keynesian، هنگامی که این ها همراه با تورم چهار نعل همراه بودند، سردرگمی و پریشانی بیشتری به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Explain why the Keynesian model has come under increasing attack in recent years.
[ترجمه گوگل]توضیح دهید که چرا مدل کینزی در سال های اخیر مورد حملات فزاینده ای قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]توضیح دهید که چرا مدل Keynesian در سال های اخیر مورد حمله فزاینده ای قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To a Keynesian this explanation for general unemployment sounds perversely counterintuitive.
[ترجمه گوگل]به نظر یک کینزی، این توضیح برای بیکاری عمومی به طرزی نادرست به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]این توضیح در مورد بیکاری کلی متناقض به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who supports the economic theories of maynard keynes or his followers
of or pertaining to the economic theories of maynard keynes or his followers

پیشنهاد کاربران

اقتصاد کینزی
بطور خلاصه نظریه ای است که دولت را به دخالت در اقتصاد مجاز میداند زیرا معتقد است که بخش خصوصی ممکن است مرتکب اشتباه شود.

بپرس