keying


الکترونیک : قطع متناوب

جمله های نمونه

1. This piano wants keying up.
[ترجمه گوگل]این پیانو می خواهد کلید بزند
[ترجمه ترگمان]این پیانو میخواد که تو رو ناراحت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If you make a keying error, just delete it and start over.
[ترجمه گوگل]اگر یک خطای کلید زنی مرتکب شدید، فقط آن را حذف کنید و دوباره شروع کنید
[ترجمه ترگمان]اگر یک خطای کلیدزنی را ایجاد کنید، فقط آن را حذف کرده و شروع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But it is also possible that they were keying into an actual human possibility.
[ترجمه گوگل]اما این امکان نیز وجود دارد که آنها در حال کلید زدن به یک امکان واقعی انسانی بودند
[ترجمه ترگمان]اما این امکان وجود دارد که آن ها وارد یک احتمال واقعی انسان شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Additionally, FSO systems employing on-off keying (OOK) and pulse-position modulation (PPM) in rain and fog conditions are discussed.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سیستم‌های FSO با استفاده از کلید روشن و خاموش (OOK) و مدولاسیون موقعیت پالس (PPM) در شرایط باران و مه مورد بحث قرار می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، سیستم های FSO با استفاده از کلیدزنی خاموش (ook)و مدولاسیون موقعیت پالس (PPM)در شرایط باران و مه مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Called complementary code keying (CCK) the technique works only in conjunction with the DSSS technology specified in the original standard.
[ترجمه گوگل]این تکنیک که کلید زدن کد مکمل (CCK) نامیده می شود، تنها در ارتباط با فناوری DSSS مشخص شده در استاندارد اصلی کار می کند
[ترجمه ترگمان]این تکنیک با کلیدزنی کد مکمل (CCK)که تنها در ارتباط با فن آوری DSSS مشخص شده در استاندارد اصلی کار می کند، کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By using 32 bit Cyclic Code Shift Keying(CCSK) code-word S0 to establish spread spectrum space, the tamed spread spectrum was completed.
[ترجمه گوگل]با استفاده از 32 بیتی چرخه‌ای کد تغییر کلید (CCSK) با کلمه رمز S0 برای ایجاد فضای طیف گسترده، طیف گسترش رام شده تکمیل شد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از ۳۲ بیت کد تغییر کد Keying (CCSK)- کلمه S۰ برای ایجاد فضای طیفی گسترده، طیف گسترش اهلی تکمیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chaotic on-off keying (COOK) and differential chaos-shift keying (DCSK) are two simple modulation schemes.
[ترجمه گوگل]کلیدهای هرج و مرج روشن و خاموش (COOK) و دیفرانسیل هرج و مرج-شیفت کلید (DCSK) دو طرح مدولاسیون ساده هستند
[ترجمه ترگمان]کلیدزنی در حالت خاموش (COOK)و کلیدزنی خازنی - جابجایی تفاضلی (DCSK)دو روش مدولاسیون ساده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Employing the modulation scheme Non-coherent Frequency Shift Keying(NFSK), the existence of the optimal transmission strategy is proved, and a repeated dynamic game is proposed.
[ترجمه گوگل]با استفاده از طرح مدولاسیون، کلیدسازی تغییر فرکانس غیر منسجم (NFSK)، وجود استراتژی انتقال بهینه ثابت می‌شود و یک بازی پویا تکراری پیشنهاد می‌شود
[ترجمه ترگمان]با کارگیری طرح مدولاسیون فرکانس Shift فرکانس Non (NFSK)، وجود استراتژی ارسال بهینه اثبات شده است، و یک بازی پویا تکراری پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For ZPW-2000A non-insulated frequency-shift keying signal, this paper describes how to collect the data from ZPW-2000A non-insulated frequency-shift keying track circuit.
[ترجمه گوگل]برای سیگنال کلیدزنی تغییر فرکانس غیر عایق ZPW-2000A، این مقاله نحوه جمع‌آوری داده‌ها را از مدار مسیر کلیدی تغییر فرکانس غیرعایق ZPW-2000A شرح می‌دهد
[ترجمه ترگمان]برای ZPW - ۲۰۰۰ یک سیگنال اصلی کلیدزنی فرکانس non، این مقاله توضیح می دهد که چگونه داده های مربوط به جریان اصلی کلیدزنی فرکانس non - ۲۰۰۰ را جمع آوری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The utility model discloses a minimum frequency shift keying (MSK) modulator, and is applied to a digital information transmission system.
[ترجمه گوگل]مدل ابزار یک مدولاتور تغییر کلیدی حداقل فرکانس (MSK) را نشان می دهد و برای یک سیستم انتقال اطلاعات دیجیتال اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی، یک مدولاتور تغییر فرکانس حداقل فرکانس (MSK)را نشان می دهد و به سیستم انتقال اطلاعات دیجیتال اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. TFM belongs to Correlative Phase Shift Keying.
[ترجمه گوگل]TFM متعلق به کلیدهای تغییر فاز همبستگی است
[ترجمه ترگمان]TFM به تحول فاز correlative Keying تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I'm afraid it's fairly mindless work - opening mail and keying data into a computer.
[ترجمه گوگل]می ترسم این کار نسبتاً بی فکر باشد - باز کردن نامه و کلید زدن داده ها در رایانه
[ترجمه ترگمان]متاسفانه این کار نسبتا بدون توجه به کار، پست کردن پست و وارد کردن داده های اصلی کلیدزنی به کامپیوتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Breaking it, if it can be found, produces the effect of keying out the engram.
[ترجمه گوگل]شکستن آن، اگر بتوان آن را پیدا کرد، اثر کلید زدن انگرام را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]شکستن آن، اگر بتوان آن را یافت، اثر وارد کردن مواد اصلی کلیدزنی را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The mouse allows you to click the notes into position on the stave and saves a lot of keying time.
[ترجمه گوگل]ماوس به شما این امکان را می‌دهد که روی یادداشت‌ها در موقعیتی که روی میز قرار دارند کلیک کنید و در زمان کلید زدن بسیار صرفه‌جویی کنید
[ترجمه ترگمان]موش به شما این امکان را می دهد که روی یادداشت روی the کلیک کرده و مواد اصلی کلیدزنی را ذخیره کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] کلید زنی - 1- تایپ کردن ؛ وارد سازی اطلاعات به کامپیوتر از طریق صفحه کلید. 2- فرایند ترکیب دیجیتالی تصاویر ویدیویی با استفاده از زمینه ی کاهشی . نگاه کنید به chroma-keying .
[برق و الکترونیک] کلید زنی تشکیل سیگنالها از طریق مدوله سازی « دی سی» یا حاملی دیگر بین دو مقدار گسسته . نمونه ی کاربرد آن در ارسال تلگراف است .
[ریاضیات] قطع متناوب، جازدن، قطع و وصل کردن، درگیر کردن، زخمی کردن

انگلیسی به انگلیسی

• act of entering data by typing on a keyboard (computers); special effects process wherein an image or text is inserted into another image (television & movie business)

پیشنهاد کاربران

کلیدزنی
قطع کردن پی در پی ( متناوب )
نوعی سوئیچ کردن
keying ( رمزشناسی )
واژه مصوب: کلیدگذاری
تعریف: نصب کلید در یک ابزار رمزنگاری

بپرس