keyboardist

/ˈkiːbɔːrdɪst//ˈkiːbɔːdɪst/

(موسیقی) نوازنده ی ساز دارای ردیف کلید یا مضراب یا جا انگشتی یا پژنگان

جمله های نمونه

1. Just ask Luscious Jackson keyboardist Vivian Trimble.
[ترجمه گوگل]فقط از ویویان تریمبل، کیبوردیست لوسشوس جکسون بپرسید
[ترجمه ترگمان]فقط از \"luscious جکسون\" بپرس \"ویویان Trimble\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. " Similarly, keyboardist Bradley Joseph recounts, "When I reflect back over the years, one of the high points that stand out include performing at the Acropolis with Yanni.
[ترجمه گوگل]بردلی جوزف، نوازنده کیبورد، به همین ترتیب، می‌گوید: «وقتی به این سال‌ها فکر می‌کنم، یکی از نکات برجسته‌ای که به چشم می‌آید اجرا در آکروپولیس با یانی است
[ترجمه ترگمان]\"به طور مشابه، keyboardist Bradley Joseph نقل می کند:\" وقتی من در طول سال ها دوباره بازتاب می کنم، یکی از نکات مهم که در آکروپولیس با یانی می باشد که شامل اجرا در آکروپولیس با یانی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. With contributions from hip-hop producer/keyboardist Salaam Remi, Winehouse's amalgam of jazz, pop, soul, and hip-hop received rave reviews.
[ترجمه گوگل]ملغمه جاز، پاپ، سول، و هیپ هاپ واینهاوس با کمک سلام رمی، تهیه کننده/کیبوردیست هیپ هاپ، نقدهای تحسین برانگیزی دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]با کمک تولید کننده هیپ هاپ \/ keyboardist سلام Remi، مخلوطی از جاز، پاپ، روح، و هیپ هاپ مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our keyboardist, Kenny, played the keyboard while she sang.
[ترجمه گوگل]نوازنده کیبورد ما، کنی، در حالی که او می خواند، کیبورد می زد
[ترجمه ترگمان]keyboardist ما کنی در حالی که آواز می خواند با صفحه کلید ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After mentioning to a keyboardist that he was running out of food money, the musician replied that if he ate any less, he would have to be called Boney James.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه به یک کیبورد نواز گفت که پول غذا تمام شده است، نوازنده پاسخ داد که اگر کمتر بخورد، باید بانی جیمز نامیده شود
[ترجمه ترگمان]بعد از این که به a اشاره کرد که از پول غذا در حال گریز است، آهنگ ساز هم جواب داد که اگر کم تر بخورد، باید اسمش Boney جیمز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My band is needing a keyboardist, pls contact me, thx.
[ترجمه گوگل]گروه من به یک کیبوردیست نیاز دارد، لطفاً با من تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]گروه من به یه \"keyboardist\" احتیاج داره که با من ارتباط برقرار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Keyboardist Frank Delgado came to the Deftones in two thousand.
[ترجمه گوگل]فرانک دلگادو نوازنده کیبورد در دو هزار به Deftones آمد
[ترجمه ترگمان]فرانک دلگادو در دو هزار روبل به the آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The self-taught keyboardist and pianist met fellow band members Roger Waters and Nick Mason while at architecture school.
[ترجمه گوگل]این کیبورد و پیانیست خودآموخته زمانی که در دانشکده معماری بود با اعضای گروه راجر واترز و نیک میسون ملاقات کرد
[ترجمه ترگمان]The و پیانیست شخصی خود راجر واترز و نیک میسون را در مدرسه معماری ملاقات کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Trumpeter Barbaro Teuntor Garcia is the only horn player; there is no keyboardist.
[ترجمه گوگل]ترومپت باربارو تنتور گارسیا تنها نوازنده شاخ است کیبوردیست وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]Trumpeter Barbaro گارسیا تنها نوازنده بوق است؛ هیچ keyboardist وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The rhythm section of these hits then began cutting behind the poorly shouted vocals of a white keyboardist named Harry Casey.
[ترجمه گوگل]بخش ریتم این آهنگ‌ها پس از فریاد ضعیف یک کیبوردیست سفیدپوست به نام هری کیسی شروع به قطع کردن کرد
[ترجمه ترگمان]سپس بخش ریتم آن ها شروع به بریدن صداهای ضعیف یک keyboardist سفید به نام هری کیسی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mastery is the short and inexpensive way because one actually becomes whatever he intended be it a keyboardist, singer, poet, artist, actor, composer, arranger, producer, etc.
[ترجمه گوگل]تسلط راهی کوتاه و کم هزینه است، زیرا فرد در واقع به هر چیزی که می خواهد تبدیل می شود، اعم از نوازنده کیبورد، خواننده، شاعر، هنرمند، بازیگر، آهنگساز، تنظیم کننده، تهیه کننده و غیره
[ترجمه ترگمان]مهارت تنها راه کوتاه و ارزان است، زیرا در واقع هر چیزی که می خواهد باشد، یک خواننده، خواننده، شاعر، بازیگر، آهنگساز، تنظیم کننده، تنظیم کننده و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who plays the keyboard, one who plays a musical instrument that is like a piano

پیشنهاد کاربران

بپرس