key signature

/ˈkiːˈsɪɡnət͡ʃər//kiːˈsɪɡnət͡ʃə/

(موسیقی) نشانه هایی که برای نشان دادن مایه یا نوع کلید پس از نت یا بالای آن نوشته می شود، گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in music, the number of sharps or flats to the right of the clef on a staff, indicating the key.

جمله های نمونه

1. There are two sharps in the key signature of D major.
[ترجمه کامران حیدری] در گام ( ر ماژور ) دو علامت ( دیز ) وجود دارد.
|
[ترجمه گوگل]دو علامت تیز در امضای کلید د ماژور وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در امضای اصلی D دو نکته مهم وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But of course the key signature has to be mentally re-adjusted too!
[ترجمه گوگل]اما البته امضای کلید نیز باید از نظر ذهنی دوباره تنظیم شود!
[ترجمه ترگمان]اما البته امضای کلید باید به لحاظ ذهنی تنظیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The third party uses the message, the key signature and the known public key to verify the source as trusted.
[ترجمه گوگل]شخص ثالث از پیام، امضای کلید و کلید عمومی شناخته شده برای تأیید منبع به عنوان مورد اعتماد استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]طرف سوم از پیغام، امضای کلید و کلید عمومی شناخته شده برای تایید منبع مورد اعتماد استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The self-certified public key signature is more efficient than the existing certificate-based signature and identity-based signature in terms of communication overheads and computation efforts.
[ترجمه گوگل]امضای کلید عمومی خود تأیید شده از نظر هزینه های ارتباطی و تلاش های محاسباتی، کارآمدتر از امضای مبتنی بر گواهی و امضای مبتنی بر هویت است
[ترجمه ترگمان]امضای کلید عمومی تایید شده، کارآمدتر از امضای مبتنی بر گواهی نامه و امضای مبتنی بر هویت در شرایط سربار ارتباطی و تلاش های محاسباتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The only way to guarantee that the public key signature is from the owner is for the owner to hand you the key on a disk, in person.
[ترجمه گوگل]تنها راه تضمین اینکه امضای کلید عمومی از طرف مالک است این است که مالک کلید را شخصاً روی دیسک به شما تحویل دهد
[ترجمه ترگمان]تنها راه تضمین این که امضای کلید عمومی از مالک است، مالک آن است که کلید روی دیسک را به شخص شما بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The other is modifying public key signature main mode to protect the initiator's identity.
[ترجمه گوگل]دیگری تغییر حالت اصلی امضای کلید عمومی برای محافظت از هویت آغازگر است
[ترجمه ترگمان]دیگری تغییر مد اصلی کلید عمومی برای حفاظت از هویت آغازگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Since most of the known multivariate public key signature schemes are under attacks, an improved signature model is proposed by analyzing the structure of the classical model.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که اکثر طرح‌های امضای کلید عمومی چند متغیره مورد حمله قرار می‌گیرند، یک مدل امضای بهبودیافته با تحلیل ساختار مدل کلاسیک پیشنهاد می‌شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که اغلب طرح های امضا کننده کلید عمومی چند متغیره مورد حمله قرار می گیرند، مدل امضای بهبود یافته با تحلیل ساختار مدل کلاسیک پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This last may also be in a key signature to show changes key.
[ترجمه گوگل]این مورد آخر نیز ممکن است در امضای کلید برای نمایش کلید تغییرات باشد
[ترجمه ترگمان]این آخرین بار نیز ممکن است در امضای کلید باشد تا کلید تغییرات را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In self-certified public key signature scheme, the tasks of verifying the authenticity of public key and validating the signature were carried out simultaneously.
[ترجمه گوگل]در طرح امضای کلید عمومی خود تأیید شده، وظایف تأیید صحت کلید عمومی و تأیید اعتبار امضا به طور همزمان انجام شد
[ترجمه ترگمان]در طرح امضای کلید عمومی تایید شده، وظایف تایید اعتبار کلید عمومی و تایید اعتبار امضا به صورت همزمان انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The wave motion bears the Key signature imparted by the nature and extent of the source.
[ترجمه گوگل]حرکت موج دارای امضای کلیدی است که توسط ماهیت و وسعت منبع منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]حرکت موج، امضای کلید توسط ماهیت و میزان منبع را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This last may also be in a key signature to show changes in key.
[ترجمه گوگل]این مورد آخر ممکن است در امضای کلید نیز باشد تا تغییرات کلید را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]این آخرین بار نیز ممکن است در امضای کلید باشد تا تغییرات کلیدی را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A key signature is placed at the beginning of a piece of music or of a section to indicate the key of the piece or section.
[ترجمه گوگل]یک امضای کلید در ابتدای یک قطعه موسیقی یا قسمتی برای نشان دادن کلید آن قطعه یا بخش قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]امضای کلید در ابتدای یک قطعه موسیقی یا بخشی برای نشان دادن کلید بخش یا بخش قرار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Recorders are most comfortable in sharp keys and simple key signatures like G or D major.
[ترجمه گوگل]ضبط‌کننده‌ها در کلیدهای تیز و کلیدهای امضای ساده مانند G یا D ماژور راحت‌تر هستند
[ترجمه ترگمان]recorders در کلیدهای تیز و رمزهای اصلی ساده مثل G یا D بسیار راحت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Suddenly my whole musical existence moved into a new key signature.
[ترجمه گوگل]ناگهان تمام وجود موسیقایی من به امضای کلیدی جدیدی تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]ناگهان تمام وجود موسیقی من به امضای جدیدی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (music) set of sharps or flats that follow the clef to indicate the key

پیشنهاد کاربران

برای معنی ( key signatures ) علائم سرکلید یا مایه نما هر دو صحیح هستند و نشان دهنده مایه یا نام اصلی گام بوده و پس از کلید درج میشوند. این علائم میتوانند تعدادی ( دیز #یا بملb ) باشند و در صورت نیاز در طول قطعه میتوانند توسط علامت ( بکار ) خنثی شوند.
key signature
key signature ( موسیقی )
واژه مصوب: علائم سرکلید
تعریف: مجموعۀ نشانه هایی که به ترتیب معینی پس از کلید درج می شوند و مایه را تعیین می کنند
مایه نما
سرکلید ( در موسیقی )

بپرس