🔹 معادل فارسی پیشنهادی:
دریافت درست / ارتباط برقرار کردن با / ورود به چیزی با فهم و دقت / هم راستا شدن با
( کاربرد در روانشناسی و روابط انسانی ) :
نشان دهنده توانایی کسی در شنیدن، فهمیدن و همدلی با احساسات و نیازهای دیگران است.
... [مشاهده متن کامل]
🔹 مثال ها:
The manager really keyed into the team’s concerns and addressed them effectively.
مدیر واقعاً دغدغه های تیم را درک کرد و به طور موثری به آن ها پرداخت.
You need to key into the data carefully to avoid mistakes.
باید داده ها را با دقت وارد کنی تا اشتباه نشود.
She keyed into his feelings and offered support at the right moment.
او احساسات او را فهمید و در لحظه مناسب حمایت کرد.
🔹 مترادف ها:
Tune into – Understand – Sync with – Focus on
دریافت درست / ارتباط برقرار کردن با / ورود به چیزی با فهم و دقت / هم راستا شدن با
( کاربرد در روانشناسی و روابط انسانی ) :
نشان دهنده توانایی کسی در شنیدن، فهمیدن و همدلی با احساسات و نیازهای دیگران است.
... [مشاهده متن کامل]
🔹 مثال ها:
مدیر واقعاً دغدغه های تیم را درک کرد و به طور موثری به آن ها پرداخت.
باید داده ها را با دقت وارد کنی تا اشتباه نشود.
او احساسات او را فهمید و در لحظه مناسب حمایت کرد.
🔹 مترادف ها:
همانگ با