key in on

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
تمرکز کردن روی. . . / نشانه گرفتن. . . / هدف گیری دقیق
در زبان محاوره ای:
چسبیده به فلان چیز، زوم کرده روش، روش قفل کرده، تمرکزش رو گذاشته روی اون
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ( رسمی – تحلیلی ) :
تمرکز کردن روی یک جنبه ی خاص از موضوع یا داده ها برای **تحلیل، تصمیم گیری، یا اقدام هدفمند**
مثال:
The report **keys in on** the impact of inflation on small businesses.
گزارش تمرکزش روی تأثیر تورم بر کسب وکارهای کوچک بود.
2. ( رسانه ای – فرهنگی ) :
در روایت ها یا تبلیغات، اشاره به **تمرکز عمدی روی یک پیام، ویژگی، یا احساس خاص** برای تأثیرگذاری بیشتر
مثال:
The ad **keyed in on** nostalgia to attract older audiences.
تبلیغ روی حس نوستالژی تمرکز کرد تا مخاطب های مسن تر رو جذب کنه.
3. ( رفتاری – روان شناختی ) :
برای توصیف لحظه ای که فرد یا گروهی **روی یک محرک، تهدید، یا فرصت خاص قفل می کنن**
مثال:
She **keyed in on** his hesitation and pushed harder.
روی تردیدش زوم کرد و بیشتر فشار آورد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
focus on – zoom in on – lock onto – target – hone in on – zero in on