• : تعریف: (informal) an awkward, difficult, or embarrassing situation. • مشابه: mess
جمله های نمونه
1. That was indeed a pretty kettle of fish.
[ترجمه بهتاش] در حقیقت آن قدری افتضاح بود
|
[ترجمه گوگل]این در واقع یک کتری ماهی زیبا بود [ترجمه ترگمان]این واقعا یک ک تری بسیار بزرگ از ماهی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Schaubu hne is a different kettle of fish.
[ترجمه گوگل]Schaubu hne یک کتری ماهی متفاوت است [ترجمه ترگمان]The hne یک کتری متفاوت از ماهی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Miss Braithwaite was clearly a different kettle of fish from the other Deaconess he'd met, Miss Tilley.
[ترجمه گوگل]دوشیزه بریثویت به وضوح یک کتری ماهی متفاوت از دیاکونی دیگری بود که ملاقات کرده بود، خانم تیلی [ترجمه ترگمان]میس braithwaite، از طرف دیگر، یک ک تری دیگر از ماهی های دیگر که او دیده بود، بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A very nice kettle of fish, thought the pleased rector.
[ترجمه گوگل]رئیس خشنود فکر کرد یک کتری ماهی بسیار خوب [ترجمه ترگمان]کشیش گفت: یک ک تری بسیار خوب از ماهی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Tonally the Atlantis is a different kettle of fish from any Rick I've ever played before.
[ترجمه گوگل]آتلانتیس یک کتری ماهی متفاوت از هر ریکی است که تا به حال بازی کرده ام [ترجمه ترگمان]tonally آتلانتیس، یک کتری متفاوت از ماهی است که تا به حال بازی کرده ام [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It was a real kettle of fish and no mistake.
[ترجمه گوگل]این یک کتری ماهی واقعی بود و اشتباهی نبود [ترجمه ترگمان]یک ک تری واقعی ماهی بود و هیچ اشتباهی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The other envelope, however, was a different kettle of fish.
[ترجمه گوگل]پاکت دیگر اما یک کتری ماهی متفاوت بود [ترجمه ترگمان]ولی پاکت دیگر یک دیگ بزرگ ماهی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Booth : Well, he's a whole other kettle of fish . I'll tell you that . He's just annoying.
[ترجمه گوگل]غرفه: خوب، او یک کتری ماهی دیگر است بهت میگم که او فقط آزار دهنده است [ترجمه ترگمان]خب، اون یه ک تری دیگه از ماهی هست من این را به شما خواهم گفت فقط آزار دهنده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Your brother is a very different kettle of fish from you.
[ترجمه گوگل]برادر شما یک کتری ماهی بسیار متفاوت از شما است [ترجمه ترگمان]برادر شما یک کتری بسیار متفاوت از ماهی از شما است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This is a pretty kettle of fish; how are we going to explain what happened?
[ترجمه گوگل]این یک کتری ماهی زیبا است چگونه می خواهیم آنچه را که اتفاق افتاده است توضیح دهیم؟ [ترجمه ترگمان]این یک کتری کوچک ماهی است؛ ما چطور می خواهیم توضیح دهیم که چه اتفاقی افتاد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. If the boss finds your desk a pretty kettle of fish again, you'll get sacked.
[ترجمه گوگل]اگر رئیس دوباره به میز شما یک کتری ماهی زیبا بیابد، اخراج خواهید شد [ترجمه ترگمان]اگر رئیس دوباره میز شما را یک قوری پر از ماهی پیدا کند، شما اخراج خواهید شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The new proposal is quite a different kettle of fish from the last one.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد جدید یک کتری ماهی کاملا متفاوت از قبلی است [ترجمه ترگمان]پیشنهاد جدید یک کتری متفاوت از ماهی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A nice kettle of fish left by the lovely Texas cowboy for his successor.
[ترجمه گوگل]یک کتری ماهی خوب که توسط کابوی دوست داشتنی تگزاس برای جانشین خود باقی مانده است [ترجمه ترگمان]یک کتری زیبا از ماهی که توسط گاوچران دوست داشتنی تگزاس باقی مانده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. That's a different kettle of fish.
[ترجمه گوگل]این یک کتری ماهی متفاوت است [ترجمه ترگمان]این یک ک تری متفاوت از ماهی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
derangement, tribulation, perturbation, disorder, disturbance, noise, disorderliness, kettle of fish
پیشنهاد کاربران
کلاف سردرگم موردی پیچیده مسئله ای دشوار کتری ماهی: به معنای �موردی پیچیده و بی نظم� ( 1715 ) ، گاهی اوقات گفته می شود که برگرفته از یک رسم اسکاتلندی است که کتری پر از ماهی را در یک مهمانی مخصوص ماهیگیری، قایق سواری یا پیک نیک در فضای باز پخته می شود، ولی این رسم تا سال 1790 با این عبارت در ادبیات دیده نشده است. ... [مشاهده متن کامل]
ریشه : در کتاب توماس نیوته بنام تور انگلستان و اسکاتلند در سال ۱۷۸۵ : کتری آب جوش آماده است و ماهی ها را یکی یکی صید کرده و درون آب جوش کتری می اندازند . هر ماهی با افتادن درون کتری به مخمصه می افتد . استعاره از افتادن در مخمصه و گرفتاری