اسم ( noun )
• (1) تعریف: a broad, deep container in which to boil liquids, esp. water or soup; pot.
• مشابه: boiler, Dutch oven, pot
• مشابه: boiler, Dutch oven, pot
- She added more vegetables to the broth in the kettle.
[ترجمه گوگل] او سبزیجات بیشتری را به آبگوشت داخل کتری اضافه کرد
[ترجمه ترگمان] او سبزیجات بیشتری را به سوپ در کتری اضافه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او سبزیجات بیشتری را به سوپ در کتری اضافه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a portable kettle with a spout for making and pouring tea or other hot drinks; teakettle.
• مترادف: teakettle, teapot
• مشابه: coffeepot
• مترادف: teakettle, teapot
• مشابه: coffeepot
- The kettle will whistle when the water is boiling.
[ترجمه گوگل] وقتی آب در حال جوشیدن است، کتری سوت خواهد زد
[ترجمه ترگمان] وقتی آب می جوشد، کتری سوت خواهد کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] وقتی آب می جوشد، کتری سوت خواهد کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: a rounded depression in terrain that had once been covered by glaciers.
• مشابه: bed, gorge, moraine
• مشابه: bed, gorge, moraine