kestrel

/ˈkestrəl//ˈkestrəl/

معنی: چرخ
معانی دیگر: (جانورشناسی)، کسترل (هریک از دو گونه باز اروپایی که ریز اندام و به رنگ خاکستری مایل به قرمز بوده و در هوا دلنگان می مانند: falco tinnunculus و falco naumanni)، یکجوربازکوچک که درجهت مخالف بادپروازکند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small grayish red European falcon that hovers in the air with its head to the wind.

(2) تعریف: any of several related falcons, such as the sparrow hawk of North America.

جمله های نمونه

1. True to habit, the kestrel stood motionless, waiting to begin an afternoon of hunting at Hidden Waters Preserve.
[ترجمه گوگل]بر طبق عادت، خرک بی حرکت ایستاده بود و منتظر شروع یک بعدازظهر شکار در منطقه حفاظت شده آب های پنهان بود
[ترجمه ترگمان]به عادت معمول، the بی حرکت ایستاده بود و منتظر بود تا یک روز بعد از ظهر شکار at Hidden را شروع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Natural predators, sparrowhawk and kestrel, swoop in on regular raids and the garden is visited by fox and weasel.
[ترجمه گوگل]شکارچیان طبیعی، گنجشک و کاستر، در حملات منظم به داخل می روند و روباه و راسو از باغ بازدید می کنند
[ترجمه ترگمان]شکارچیان طبیعی، sparrowhawk و kestrel، به طور منظم به حمله می پردازند و باغ توسط روباه و راسو بازدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. More versatile hunters such as the Kestrel will take any small mammals, birds, reptiles or even beetles as they are available.
[ترجمه گوگل]شکارچیان همه کاره تر مانند کسترل هر گونه پستاندار کوچک، پرنده، خزندگان یا حتی سوسک را که در دسترس هستند می گیرند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شکارچیان versatile مانند the، هر گونه پستانداران کوچک، پرندگان، خزندگان، یا حتی سوسک ها را در دسترس خود قرار خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Category includes the kestrel and peregrine, while category 5 has the buzzard and hen harrier.
[ترجمه گوگل]رده شامل خرچنگ و شاه ماهی است، در حالی که دسته 5 دارای سگ خرطومی و مرغ است
[ترجمه ترگمان]مقوله شامل the و تیز پر است در حالی که گروه ۵ دارای لاشخور و harrier مرغ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The barn owl and kestrel samples examined here were drawn from widely different parts of their global range.
[ترجمه گوگل]نمونه‌های جغد و خرچنگ که در اینجا مورد بررسی قرار گرفته‌اند، از بخش‌های مختلف دامنه جهانی آن‌ها گرفته شده‌اند
[ترجمه ترگمان]نمونه های جغد سینه و نمونه های kestrel که در اینجا مورد بررسی قرار گرفتند از بخش های وسیعی از گستره جهانی آن ها کشیده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Later I trained a kestrel which I found much less inquisitive and more likely to come straight to me for the food.
[ترجمه گوگل]بعداً یک سگ ترنج را آموزش دادم که به نظرم خیلی کمتر کنجکاو بود و احتمالاً مستقیماً برای غذا نزد من می آید
[ترجمه ترگمان]بعدها یک kestrel را که کم تر کنجکاوی و بیشتر از آن پیدا کردم تا برای غذا مستقیما به طرف من بیاید، تمرین کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Urine reflects ultraviolet light. And to a kestrel searching for food, these trails are perfectly visible from the air.
[ترجمه گوگل]ادرار نور ماوراء بنفش را منعکس می کند و این مسیرها از هوا کاملاً قابل مشاهده هستند برای یک سگ ترنج که در جستجوی غذا است
[ترجمه ترگمان]نور خورشید نور فرابنفش را منعکس می کند و برای جستجوی kestrel برای غذا، این مسیرها کاملا از هوا قابل مشاهده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By default, the Kestrel will record the barometric pressure and other settings hourly.
[ترجمه گوگل]به طور پیش فرض، Kestrel فشار هوا و سایر تنظیمات را هر ساعت ثبت می کند
[ترجمه ترگمان]به طور پیش فرض، kestrel فشار جوی و سایر تنظیمات ساعت را ضبط خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We queue all write operations locally (using Kestrel as a library), and any that fail are thrown into a separate error queue.
[ترجمه گوگل]ما تمام عملیات نوشتن را به صورت محلی در صف قرار می دهیم (با استفاده از Kestrel به عنوان یک کتابخانه)، و هر شکستی در یک صف خطای جداگانه قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]همه عملیات نگاشت را به صورت محلی (با استفاده از kestrel به عنوان یک کتابخانه)در صف قرار می دهیم، و هر کدام از آن ها در صف خطای جداگانه قرار نمی گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It hounds an alarmed kestrel out of the park, then barrels through a flock of seagulls.
[ترجمه گوگل]سگی را که نگران شده از پارک بیرون می‌کشد، سپس از میان دسته‌ای از مرغ‌های دریایی عبور می‌کند
[ترجمه ترگمان]سگ ها وحشت زده از پارک خارج می شوند و بعد از میان گله مرغان دریایی بشکه ها را سوراخ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Kestrel Missile impact 600 feet off port below.
[ترجمه گوگل]برخورد موشک Kestrel در فاصله 600 فوتی بندر زیر
[ترجمه ترگمان]kestrel در ارتفاع ۶۰۰ متری از بندر به ارتفاع ۶۰۰ متر ضربه وارد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I have seen a kestrel flying over the Deptford gasworks, and I have heard a first-rate performance by a blackbird in the Euston Road.
[ترجمه گوگل]من دیدم که در حال پرواز بر فراز کارخانه گاز دپتفورد است، و اجرای درجه یک مرغ سیاه را در جاده یوستون شنیده ام
[ترجمه ترگمان]من یک پرنده را دیدم که بر فراز the gasworks پرواز می کرد و من یک عملکرد در درجه اول را توسط توکا در جاده Euston شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Still more extreme damage is seen in the category 4 species, little owl, kestrel and peregrine.
[ترجمه گوگل]خسارات شدید تری در گونه های دسته 4، جغد کوچک، ترش و شاه ماهی دیده می شود
[ترجمه ترگمان]هنوز بیش ترین آسیب را در گروه ۴ گونه، جغد کوچک، kestrel و تیز پر دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These values contrast with correlations between the barn owl and kestrel samples of r 0. 189-0. 35
[ترجمه گوگل]این مقادیر با همبستگی بین نمونه‌های جغد انبار و خرچنگ از r 0 189-0 در تضاد است 35
[ترجمه ترگمان]این مقادیر با همبستگی بین جغد سینه و نمونه های kestrel r ۰ تفاوت دارند ۱۸۹ - ۰ ۳۵
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I start with a low whistle, twist it, pitch it higher and thinner till the kestrel treads air.
[ترجمه گوگل]من با یک سوت کم شروع می کنم، آن را می چرخانم، آن را بلندتر و نازک تر می کنم تا زمانی که خرک به هوا می آید
[ترجمه ترگمان]با سوت کوتاهی شروع می کنم، آن را پیچ می دهم، آن را بالا می برم، و آن را بلندتر و نازک تر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چرخ (اسم)
loop, rhomb, cycle, turn, axle, wheel, cart, flywheel, wimple, gyrostabilizer, kestrel, trindle, strophe, truckle

انگلیسی به انگلیسی

• type of small falcon
a kestrel is a type of small falcon.

پیشنهاد کاربران

پرنده شکاری
( این لغت در جملات به صورت کنایه بکار می‎رود. )
طبق کتاب پرندگان ایران از انتشارات سازمان حفاظت محیط زیست این واژه معادل پرنده شکاری دلیجه می باشد.

بپرس