keratin

/ˈkerəˌtɪn//ˈkerətɪn/

معنی: ماده شاخی
معانی دیگر: شاخینه، کراتین (پروتئین سخت و غیرقابل حل که بخش اصلی مو و ناخن و شاخ را تشکیل می دهد)، ماده شاخی موجود در مو وناخن و شا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a hard animal protein which is the main constituent of horn, nails, feathers, beaks, and the like.

جمله های نمونه

1. Conditioning Contain ingredients like keratin, panthenol and vitamins B and E which prevent lashes becoming brittle and dry.
[ترجمه گوگل]حالت دهنده حاوی موادی مانند کراتین، پانتنول و ویتامین های B و E است که از شکننده و خشک شدن مژه ها جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]Conditioning Contain مانند کراتین، panthenol و ویتامین B و E که از شلاق زدن جلوگیری می کنند ترد و خشک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective To evaluate the toxicity of chicken calamus keratin ( CCK ) conduit as a tissue - engineered scaffold material.
[ترجمه گوگل]هدف برای ارزیابی سمیت کانال کالاموس کراتین مرغ (CCK) به عنوان یک ماده داربست مهندسی بافت
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی سمیت of مرغ calamus (CCK)به عنوان یک ماده داربست مهندسی بافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective : To clone human anti - keratin antibodies from semisynthetic phage antibody library.
[ترجمه گوگل]هدف: شبیه سازی آنتی بادی های ضد کراتین انسانی از کتابخانه آنتی بادی فاژ نیمه مصنوعی
[ترجمه ترگمان]هدف: To آنتی بادی ضد کراتین انسان از کتابخانه آنتی بادی semisynthetic phage
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ingredient: Shea butter, polyclonal keratin and compound vitamin etc.
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده: کره شی، کراتین پلی کلونال و ویتامین ترکیبی و غیره
[ترجمه ترگمان]Ingredient: کره Shea، polyclonal کراتین و vitamin مرکب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. RA-induced hESCs efficiently differentiated to keratin 14-expressing epithelial cells, although this effect was dependent upon on the context of bone morphogenetic protein signa ling.
[ترجمه گوگل]hESC های القا شده با RA به طور موثر به سلول های اپیتلیال بیان کننده کراتین 14 تمایز یافتند، اگرچه این اثر به زمینه سیگنال پروتئین مورفوژنتیک استخوان وابسته بود
[ترجمه ترگمان]hESCs ناشی از RA به طور موثر با کراتین سلول های اپی تلیال ۱۴ متمایز شد، اگر چه این اثر وابسته به بافت پروتیین morphogenetic signa bone بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Scales are dry or greasy laminated masses of keratin.
[ترجمه گوگل]فلس‌ها توده‌های لایه‌شده خشک یا چرب از کراتین هستند
[ترجمه ترگمان]ترازو dry یا greasy از جنس ماده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The process renders the keratin useless when applied topically.
[ترجمه گوگل]این فرآیند زمانی که کراتین را به صورت موضعی استفاده می شود، بی فایده می کند
[ترجمه ترگمان]این فرآیند در زمانی که به طور روزانه استفاده شود، کراتین را بی مصرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A plug of keratin and sebum within a hair follicle that is blackened at the surface.
[ترجمه گوگل]پلاک کراتین و سبوم در فولیکول مو که در سطح سیاه شده است
[ترجمه ترگمان]یک plug از کراتین مو و چربی در یک کیسه مو که سیاه شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These results suggest that keratin filaments may play an important role in nuclear assembly in Xenopus egg extracts which is not reported before.
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان می‌دهد که رشته‌های کراتین ممکن است نقش مهمی در مونتاژ هسته‌ای در عصاره‌های تخم زنوپوس ایفا کنند که قبلاً گزارش نشده است
[ترجمه ترگمان]این نتایج نشان می دهند که رشته های کراتین ممکن است نقش مهمی در مونتاژ هسته ای در extracts تخم مرغی که قبلا گزارش نشده است ایفا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ingredients eau, cetyl alcohol, hydrolyzed keratin, hydrolyzed wheat protein, parfum, citric acid.
[ترجمه گوگل]ترکیبات ادو، ستیل الکل، کراتین هیدرولیز شده، پروتئین هیدرولیز شده گندم، عطر، اسید سیتریک
[ترجمه ترگمان]ترکیبات شیمیایی، cetyl alcohol، keratin hydrolyzed، پروتیین wheat، parfum، acid
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The reactions between the decolorizing agents and keratin in epidermis have been revealed by X-ray photoelectron spectroscopy to be mainly oxidation of the disulfide linkage of cys. . .
[ترجمه گوگل]واکنش‌های بین عوامل رنگ‌زدایی و کراتین در اپیدرم توسط طیف‌سنجی فوتوالکترون اشعه ایکس نشان داده شده است که عمدتاً اکسیداسیون پیوند دی سولفیدی cys است
[ترجمه ترگمان]واکنش هایی که بین عوامل decolorizing و کراتین در روپوست نشان داده می شوند که عمدتا اکسیداسیون اتصالات دی سولفیدی of هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. AIM : To express human anti - keratin Fab in Pichia pastoris secretively and optimize the expression condition.
[ترجمه گوگل]هدف: بیان فاب ضد کراتین انسانی در Pichia pastoris به صورت مخفیانه و بهینه سازی شرایط بیان
[ترجمه ترگمان]AIM: برای بیان Fab - کراتین انسانی در pichia pastoris secretively حالت حالت را بهینه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Immunohistochemical stains were positive for Vimentin, Keratin and EMA to a certain degree.
[ترجمه گوگل]لکه های ایمونوهیستوشیمی برای ویمنتین، کراتین و EMA تا حدی مثبت بود
[ترجمه ترگمان]لکه های جوهر برای Vimentin، Keratin و EMA تا حد معینی مثبت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It uses animal keratin including pig hair, cattle hair, sheep hair, horsehair, chicken feather, duck feather and human hair as raw material, and obtain high yield of the amino acids.
[ترجمه گوگل]از کراتین حیوانی شامل موی خوک، موی گاو، موی گوسفند، موی اسب، پر مرغ، پر اردک و موی انسان به عنوان ماده خام استفاده می کند و بازده بالایی از اسیدهای آمینه را به دست می آورد
[ترجمه ترگمان]آن از کراتین حیوانی شامل موی خوک، موی گوسفند، موی گوسفند، پر اردک، پر اردک و موی انسان به عنوان ماده خام استفاده می کند و بازده بالایی از آمینو اسیدها به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماده شاخی (اسم)
keratin

تخصصی

[عمران و معماری] کراتین
[صنایع غذایی] کراتین : نوعی پروتئین گوگرد دار انحلال ناپذیر است که پوست و ناخن و مو وجود دارد
[نساجی] کراتین - پروتئین اصلی پشم

انگلیسی به انگلیسی

• (biology) protein substance which is found in horn (also in nails, hair, hoofs, etc.)

پیشنهاد کاربران

keratin is the protein of hair , nails , horns , feathers and other skin appendages.
[پزشکی] کراتین: هر عضو از خانواده پروتوئین هایی که اجزاء اصلی ناخن ها، مو و لایه های خارجی پوست هستند

بپرس