kemp

/ˈkemp//ˈkemp/

معنی: جنگجو، ادم ژولیده و ناهنجار
معانی دیگر: پهلوان

جمله های نمونه

1. "I told you Preskel had no idea," remarked Kemp with some asperity.
[ترجمه گوگل]کمپ با کمی هوس گفت: "من به شما گفتم پریسکل هیچ نظری نداشت "
[ترجمه ترگمان]کمپ کمپ با کمی خشونت گفت: من که به شما گفتم که نمی دونم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Kemp knocked loudly so as to be heard above the high babble of voices.
[ترجمه گوگل]کمپ با صدای بلند در زد تا از صدای بلند صداها شنیده شود
[ترجمه ترگمان]کمپ تا کمپ صدای بلندی به گوش رسید که انگار از صدای بلند صدا شنیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It happened on the very day that Kemp was murdered.
[ترجمه گوگل]درست در روزی که کمپ به قتل رسید، این اتفاق افتاد
[ترجمه ترگمان]همون روزی که کمپ کمپ به قتل رسید اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ted's always been difficult, Mr Kemp — he takes after his dad.
[ترجمه گوگل]تد همیشه سخت بوده آقای کمپ - او دنبال پدرش می رود
[ترجمه ترگمان]تد همیشه به خاطر پدرش سخت بوده، اقای کمپ تا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Kemp and Gore served in Congress together and had seen their presidential ambitions sidetracked in 198
[ترجمه گوگل]کمپ و گور با هم در کنگره خدمت می کردند و جاه طلبی های ریاست جمهوری آنها در سال 198 منحرف شده بود
[ترجمه ترگمان]کمپ و گور با هم در کنگره خدمت کردند و جاه طلبی های ریاست جمهوری شان را در سال ۱۹۸ مورد توجه قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But Pinkston also said Kemp had not changed his schedule for the weekend.
[ترجمه گوگل]اما پینکستون همچنین گفت که کمپ برنامه خود را برای آخر هفته تغییر نداده است
[ترجمه ترگمان]اما Pinkston همچنین گفت که کمپ برنامه خود را برای آخر هفته تغییر نداده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Kemp gave a short laugh.
[ترجمه گوگل]کمپ خنده کوتاهی کرد
[ترجمه ترگمان]کمپ کمپ با خنده کوتاهی شروع به خندیدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In 199 Kemp campaigned extensively for Pataki in his race for the governorship.
[ترجمه گوگل]در سال 199، کمپ مبارزات گسترده ای برای پاتاکی در رقابت های خود برای فرمانداری انجام داد
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ کمپ به طور گسترده برای Pataki در مسابقه خود برای فرمانداری اقامه دعوی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Kemp stepped out to face a crowd of cameras.
[ترجمه گوگل]کمپ بیرون آمد تا با انبوهی از دوربین ها روبرو شود
[ترجمه ترگمان]کمپ کمپ به صورت گروهی از دوربین ها بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Both Dole and Kemp will be officially nominated Wednesday night and will deliver their acceptance speeches Thursday night.
[ترجمه گوگل]دول و کمپ هر دو چهارشنبه شب رسما نامزد خواهند شد و پنج شنبه شب سخنرانی های پذیرش خود را ارائه خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]هر دو دول و کمپ چهار شنبه رسما نامزد خواهند شد و سخنرانی های مقبولیت خود را پنج شنبه شب پخش خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Kemp was loathed by all the other prisoners, who regarded him as a traitor.
[ترجمه گوگل]تمام زندانیان دیگر که او را خائن می دانستند از کمپ متنفر بود
[ترجمه ترگمان]کمپ کمپ از همه زندانیان نفرت داشت که او را خائن می دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Kemp was taken to the hospital for X-rays of his arm.
[ترجمه گوگل]کمپ برای عکسبرداری با اشعه ایکس از بازویش به بیمارستان منتقل شد
[ترجمه ترگمان]کمپ برای اشعه ایکس بازویش به بیمارستان برده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As Dole and Kemp headed across the country, the team of surrogates was making its maiden voyage in California.
[ترجمه گوگل]همانطور که دول و کمپ در سراسر کشور در حرکت بودند، تیم جانشین اولین سفر خود را در کالیفرنیا انجام می داد
[ترجمه ترگمان]همان طور که دول و کمپ در سراسر کشور به سر می برند، تیم افرا جایگزین در حال ساخت اولین سفر دریایی خود در کالیفرنیا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Headed by Jack Kemp, this largely Republican commission was privately financed.
[ترجمه گوگل]این کمیسیون عمدتاً جمهوری خواه به ریاست جک کمپ به صورت خصوصی تأمین مالی می شد
[ترجمه ترگمان]رئیس این کمیسیون به سرپرستی جک کمپ، این کمیسیون به طور خصوصی بودجه آن را تامین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جنگجو (اسم)
warrior, combatant, kemp

ادم ژولیده و ناهنجار (اسم)
kemp

تخصصی

[نساجی] موی زبر - خر مو - پشم زبر - پشم ضخیم

انگلیسی به انگلیسی

• bristly coarse fiber used mainly in the making of carpets

پیشنهاد کاربران

بپرس