1. Kelp is rich in vitamins and trace elements.
[ترجمه گوگل]کلپ سرشار از ویتامین ها و عناصر کمیاب است
[ترجمه ترگمان]Kelp غنی از ویتامین ها و عناصر ردیابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They cultivated kelp off the seashore of their village.
[ترجمه گوگل]آنها در ساحل روستای خود، کلپ کشت می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها جلبک دریایی را در کنار دهکده خود پرورش داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Seaweed - such as nori, dulse and kelp.
[ترجمه گوگل]جلبک دریایی - مانند نوری، دولس و کلپ
[ترجمه ترگمان]Seaweed - مثل nori - dulse و جلبک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Giant kelp is the sea urchins' chief food supply.
[ترجمه گوگل]کلپ غول پیکر منبع اصلی غذای جوجه تیغی های دریایی است
[ترجمه ترگمان]kelp غول پیکر the دریایی برای تامین مواد غذایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The kelp bass with their telltale checkerboard markings are fabled in these waters.
[ترجمه گوگل]باس کلپ با علامت های شطرنجی گویا در این آب ها افسانه می شود
[ترجمه ترگمان]The kelp با نشانه های checkerboard their در این آب ها افسانه ای هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Kelp contains nearly thirty minerals which nourish the glands ( especially the thyroid and pituitary ) .
[ترجمه گوگل]کلپ حاوی نزدیک به 30 ماده معدنی است که غدد (به ویژه تیروئید و هیپوفیز) را تغذیه می کند
[ترجمه ترگمان]Kelp تقریبا شامل ۳۰ ماده معدنی است که غدد را تغذیه می کنند (به خصوص تیروئید و هیپوفیز)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Ferri rich food has the animal liver, the kelp, the lean meat and so on.
[ترجمه گوگل]غذای غنی از فری دارای جگر حیوانی، کلپ، گوشت بدون چربی و غیره است
[ترجمه ترگمان]غذای غنی، کبد حیوانی، جلبک دریایی، گوشت گوساله و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Kelp silk coils fold orderly insert peach end to make a tape.
[ترجمه گوگل]کلاف های ابریشم کلپ به طور منظم انتهای هلو را درج می کنند تا یک نوار بسازند
[ترجمه ترگمان]حلقه های ابریشمی توری برای ساختن یک نوار بسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Kelp: for seafood. Flavour, salty. Efficacy clearing water, soft firm dissipating.
[ترجمه گوگل]کلپ: برای غذاهای دریایی طعم، شور کارآیی پاکسازی آب، پراکندگی سفت نرم
[ترجمه ترگمان]غذای دریایی: غذای دریایی flavour، شوره آب زلال، آب صاف و دور از دسترس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A young fur seal forages amid bull kelp near Gansbaai, South Africa.
[ترجمه گوگل]یک فوک خز جوان در میان کلپ گاو نر در نزدیکی گانسبای، آفریقای جنوبی علوفه می کند
[ترجمه ترگمان]A جوان در میان bull kelp در نزدیکی Gansbaai در آفریقای جنوبی دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Usage Kelp has a long history of use as a food and as a source of assimilable iodine.
[ترجمه گوگل]استفاده از کلپ سابقه طولانی در استفاده به عنوان غذا و به عنوان منبع ید قابل جذب دارد
[ترجمه ترگمان]کاربرد Kelp کاربرد زیادی دارد که به عنوان غذا و به عنوان منبع ید به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Cultured kelp for the iodine plant on raw materials and a large number of supply market.
[ترجمه گوگل]کلپ کشت شده برای گیاه ید در مواد اولیه و تعداد زیادی بازار عرضه می شود
[ترجمه ترگمان]Cultured kelp برای گیاه ید در مواد خام و تعداد زیادی بازار عرضه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Squid, scallops, live abalone, kelp, offshore tuna, yellow fish oil are several advantages of the species.
[ترجمه گوگل]ماهی مرکب، گوش ماهی، ماهی ماهی زنده، کلپ، ماهی تن دریایی، روغن ماهی زرد چندین مزیت این گونه است
[ترجمه ترگمان]ماهی مرکب، اسکالوپ، صدف دریایی زنده، kelp دریایی، ماهی تن زرد، روغن ماهی زرد چندین مزیت از این گونه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A young Cape fur seal forages amid bull kelp near Gansbaai, South Africa.
[ترجمه گوگل]یک فوک خز کیپ جوان در میان کلپ گاو نر در نزدیکی گانسبای، آفریقای جنوبی، علوفه جستجو می کند
[ترجمه ترگمان]A جوان کیپ fur در میان bull kelp در نزدیکی Gansbaai در آفریقای جنوبی دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید