keep track

انگلیسی به انگلیسی

• keep a record (as of past events or actions)

پیشنهاد کاربران

تَواصِی:
أَ تَواصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ53
ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ17
✍️عبارت "پیگیری کردن" به معنای حفظ آگاهی یا ثبت چیزی است، مانند اطلاعات، رویدادها یا فعالیت ها. این شامل نظارت بر پیشرفت یا تغییرات در طول زمان است.
✍️✍️به طور مجازی، بر اهمیت سازماندهی و آگاهی در زمینه های مختلف، مانند زندگی شخصی، کار یا پروژه ها تأکید می کند. این نشان می دهد که فرد باید در مدیریت اطلاعات یا مسئولیت ها فعال باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

👈مترادف؛ Monitor, record, follow, keep an eye on.
👇مثال؛
1. It’s important to keep track of your expenses if you want to save money.
2. The teacher asked us to keep track of our reading progress throughout the semester.
3. I use an app to keep track of my fitness goals and daily workouts.

پیگیر بودن، پیگیری کردن
جویای احوال کسی شدن
خبر داشتن از کسی
به یاد آوردن، به خاطر سپردن یک وضعیت یا موقعیت، نگهداری وحفظ سابقه یادداشت و. . .
To remember the location or status of,
To keep or maintain a record of
تعداد یا مقدار چیزی را دانستن
آمار چیزی رو داشتن
حساب چیزی رو داشتن
پیگیری کردن
ادامه دادن به فهمیدن اینکه چه اتفاقی برای کسی یا چیزی افتاده است
ثبت، ثبت کردن
keep track of
( آمار و ریاضیات ) مورد توجه قرار دادن - پردازش کردن - پی گیری و دنبال کردن
If you keep track of something, you make sure to know about what is happening ( or has happened ) to it
The opposite is to “lose track of something.
نظارت کردن. تغقیب کردن
keep track of something: حساب چیزی را داشتن ( حالا رو کاغذ یا تو ذهن (
مراقب بودن
to cantino to be inford about s. th

آگاهی کامل و قطع به یقین
دنبال کردن، پیگیری کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس