keep to oneself
گوشه ی عزلت برگزیدن، تنها به سربردن، معاشر نبودن، کز کردن، (چیزی را) افشا نکردن، به کسی نگفتن
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
"خود را از دیگران جدا نگه داشتن" / اجتناب از تعامل اجتماعی و ترجیح به تنهایی. این اصطلاح نشان دهنده تمایل به خصوصی بودن و عدم اشتراک گذاری افکار یا فعالیت ها با دیگران است
اغلب برای توصیف کسی استفاده می شود که ترجیح می دهد با خود باشد تا با دیگران. می توان آن را برای توضیح رفتار یا انتخاب سبک زندگی کسی به کار برد.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف: Be solitary, remain private, stay isolated
مثال؛
He tends to keep to himself, spending most of his time reading and working on his hobbies.
Since moving to the new city, she has kept to herself and hasn’t made many friends.
He’s a very private person who likes to keep to himself.
اغلب برای توصیف کسی استفاده می شود که ترجیح می دهد با خود باشد تا با دیگران. می توان آن را برای توضیح رفتار یا انتخاب سبک زندگی کسی به کار برد.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف: Be solitary, remain private, stay isolated
مثال؛
توی خود بودن /سر کسی توی لاک خودش بودن
Keep oneself or keep to oneself
سر تو لاک خودش بودن، چیزی را افشا نکردن
نکته = این اصطلاح تست کنکور تخصصی زبان انگلیسی سال 99 بوده است
نکته = این اصطلاح تست کنکور تخصصی زبان انگلیسی سال 99 بوده است
همیشه خود را کنار کشیدن، با دیگران قاطی نشدن، سر کسی توی لاک خودش بودن
She was a shy girl who kept pretty much to
herself
او دختری خجالتی بود که بیشتر اوقات سرش توی لاک خودش بود
( لغت نامه زبان کیاسالار )
او دختری خجالتی بود که بیشتر اوقات سرش توی لاک خودش بود
( لغت نامه زبان کیاسالار )
گوشه نشینی کردن، گوشه نشین شدن، اجتماعی نبودن
سرِ کسی در لاکِ خود بودن
تنها
به خودی خود
به تنهایی
به خودی خود
به تنهایی
از دیگران دوری کردن، دور بودن از بقیه، به خود متکی بودن