keep stuck

پیشنهاد کاربران

✍️"گیر کردن" / باقی ماندن در حالتی از ناتوانی در حرکت یا پیشرفت. این عبارت نشان دهنده گیر افتادن در یک وضعیت و ناتوانی در پیشرفت یا یافتن راه حل است.
✍️✍️احساس گیر افتادن ذهنی یا احساسی را توصیف کند که در آن فرد نمی تواند از یک مسئله یا چالش خاص عبور کند
...
[مشاهده متن کامل]

👈مترادف: Remain trapped, stay immobilized, be unable to move, be stalled
🎁مثال؛
Despite their efforts, the team kept stuck on the same problem for weeks.
This habit keeps you stuck in a cycle of avoidance, feeding into your feelings of inadequacy.
She felt she was keeping stuck in her job, unable to find new opportunities for growth.

بپرس