keep straight face

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
جلوی خنده رو گرفتن / جدی موندن / قیافه ی جدی حفظ کردن
در زبان محاوره ای:
نتونستم جلوی خنده مو بگیرم، قیافه ش جدی بود ولی داشت می خندید، خودمو کنترل کردم که نخندم
🔸 تعریف ها:
...
[مشاهده متن کامل]

• ( رفتاری – کنترل احساسات ) :
حفظ حالت جدی صورت در موقعیتی خنده دار یا احساسی
مثال: I tried to keep a straight face during the joke, but I burst out laughing.
�سعی کردم جلوی خنده مو بگیرم، ولی آخرش زدم زیر خنده. �
• ( طنزآمیز – موقعیت های بامزه ) :
وقتی کسی در موقعیتی خنده دار یا احمقانه تلاش می کنه جدی بمونه
مثال: How did you keep a straight face when he said that?
�چطور تونستی قیافه تو جدی نگه داری وقتی اون حرفو زد؟�
• ( اجتماعی – رسمی یا حرفه ای ) :
در موقعیت های رسمی یا حساس، حفظ ظاهر جدی برای احترام یا کنترل احساسات
مثال: She kept a straight face during the awkward meeting.
�در طول جلسه ی ناجور، قیافه شو جدی نگه داشت. �
🔸 مترادف ها:
stay serious – suppress laughter – hold back – remain composed – keep calm

چهره جدی داشتن
خم به ابرو نیاوردن.
نخندیدن یا لبخند نزدن و ثابت نگه داشتن میمیک چهره حتی وقتی در مقابله با یه چیز خنده دار باشی.