keep something someone at bay

پیشنهاد کاربران

از پیشروی/حمله/آسیبِ کسی ( چیزی ) جلوگیری کردن
مثال: Eating oranges keeps colds at bay
خوردن پرتقال از سرماخوردگی جلوگیری می کند.

بپرس