🔸 **معادل فارسی:**
کسی را در جریان نگه داشتن / به روز نگه داشتن / مطلع نگه داشتن
در زبان محاوره ای:
همیشه خبرشو بهش می رسونم، نمی ذارم از قضیه عقب بمونه، آپدیتش می کنم
- - -
🔸 **تعریف ها:**
... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( رسمی – اداری ) :**
اطلاع رسانی منظم به کسی درباره ی تغییرات، پیشرفت ها، یا اخبار جدید در یک موضوع خاص.
مثال:
Please keep me abreast of any changes in the schedule.
لطفاً منو از هر تغییری در برنامه مطلع نگه دار.
2. ** ( خبری – حرفه ای ) :**
اطمینان از اینکه فردی همیشه آخرین اطلاعات یا تحولات مربوط به یک موضوع خاص رو داره—مثل پروژه، بحران، یا روند بازار.
مثال:
The team kept the CEO abreast of the negotiations.
تیم مدیرعامل رو از روند مذاکرات در جریان نگه داشت.
3. ** ( فرهنگی – استعاری ) :**
گاهی به صورت استعاری برای حفظ ارتباط ذهنی یا فرهنگی با یک موضوع یا روند استفاده می شه.
مثال:
She tries to keep herself abreast of current fashion trends.
سعی می کنه خودش رو با ترندهای مد روز هماهنگ نگه داره.
- - -
🔸 **مترادف ها:**
update someone – inform regularly – keep in the loop – notify – keep posted
کسی را در جریان نگه داشتن / به روز نگه داشتن / مطلع نگه داشتن
در زبان محاوره ای:
همیشه خبرشو بهش می رسونم، نمی ذارم از قضیه عقب بمونه، آپدیتش می کنم
- - -
🔸 **تعریف ها:**
... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( رسمی – اداری ) :**
اطلاع رسانی منظم به کسی درباره ی تغییرات، پیشرفت ها، یا اخبار جدید در یک موضوع خاص.
مثال:
لطفاً منو از هر تغییری در برنامه مطلع نگه دار.
2. ** ( خبری – حرفه ای ) :**
اطمینان از اینکه فردی همیشه آخرین اطلاعات یا تحولات مربوط به یک موضوع خاص رو داره—مثل پروژه، بحران، یا روند بازار.
مثال:
تیم مدیرعامل رو از روند مذاکرات در جریان نگه داشت.
3. ** ( فرهنگی – استعاری ) :**
گاهی به صورت استعاری برای حفظ ارتباط ذهنی یا فرهنگی با یک موضوع یا روند استفاده می شه.
مثال:
سعی می کنه خودش رو با ترندهای مد روز هماهنگ نگه داره.
- - -
🔸 **مترادف ها:**