keep out of his way

پیشنهاد کاربران

میتونیم به جاش از
Stay out of his way
هم استفاده کنیم
مثال
Keep him out of our way
دور و بر کسی آفتابی نشدن
دور و بر کسی نپلیکدن
دور و بر کسی نرفتن ( از شدت عصبانیت )
سرت به کار خودت بودن
دم پرش نپلک
دور و برش نرو
ازفردی دوری کردن
He's very angry, so just keep out of his way
یعنی اون خیلی عصبانیه، بنابراین ازش دوری کن.
SYN
stay out of his way
Meaning
Avoid some one
از سر راه فردی کنار رفتن, مزاحم کسی نشدن, دوری کردن,

بپرس