keep out of

پیشنهاد کاربران

Keep out of his way
دور و برش نرو
دور نگه داشتن، دور ایستادن، دور کردن
the children should be kept out of fire
بچه ها را باید از آتش دور نگه داشت.
درگیر چیزی نشدن، وارد ( چیزی یا جایی ) نشدن، مانع ورود ( کسی یا چیزی شدن ) ، جلو چیزی را گرفتن،

بپرس