- ثبت کردن دقیق از چیزی به صورت منظم
✅ این ثبت به شکل زمان بندی شده و جزئی انجام می شود و روی ثبت مرتب و دقیق تأکید دارد، نه فقط یک یادداشت ساده. به همین دلیل در محیط های رسمی یا حرفه ای خیلی کاربرد دارد.
... [مشاهده متن کامل]
You should keep a log of your expenses to manage your budget.
باید هزینه هایت را ثبت کنی تا بتوانی بودجه ات را مدیریت کنی.
The scientist kept a log of the experiment results.
دانشمند نتایج آزمایش را به طور مرتب ثبت کرد.
Drivers are required to keep a log of their driving hours.
رانندگان موظف اند ساعت های رانندگی شان را ثبت کنند.
Keep a log of your workouts to track your progress.
تمرین هایت را ثبت کن تا پیشرفتت را دنبال کنی.
- - - - - - - - - - - - -
📌کالوکیشن ها رایج:
keep a detailed log of
ثبت کردن دقیق اطلاعات
- - -
keep a daily log of
ثبت کردن روزانه
- - -
keep a log of activities
ثبت کردن فعالیت ها
- - -
keep a log of symptoms
ثبت کردن علائم بیماری برای پزشک
✅ این ثبت به شکل زمان بندی شده و جزئی انجام می شود و روی ثبت مرتب و دقیق تأکید دارد، نه فقط یک یادداشت ساده. به همین دلیل در محیط های رسمی یا حرفه ای خیلی کاربرد دارد.
... [مشاهده متن کامل]
باید هزینه هایت را ثبت کنی تا بتوانی بودجه ات را مدیریت کنی.
دانشمند نتایج آزمایش را به طور مرتب ثبت کرد.
رانندگان موظف اند ساعت های رانندگی شان را ثبت کنند.
تمرین هایت را ثبت کن تا پیشرفتت را دنبال کنی.
- - - - - - - - - - - - -
📌کالوکیشن ها رایج:
ثبت کردن دقیق اطلاعات
- - -
ثبت کردن روزانه
- - -
ثبت کردن فعالیت ها
- - -
ثبت کردن علائم بیماری برای پزشک