kayak

/ˈkaɪæk//ˈkaɪæk/

معنی: قایق پارویی اسکیموها
معانی دیگر: کایاک رانی کردن، کایاک (قایق کوچک اسکیموها که از پوست درخت یا حیوان که بر چهارچوب سوار کرده اند درست می شود ـ امروزه کایاک ها را با پلاستیک یا برزنت می پوشانند و کایاک رانی یک نفره یادونفره به صورت ورزش درآمده است)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a slender boat traditionally used by Eskimos, consisting of a light frame pointed at both ends, covered with a waterproof skin that may be pulled tight around the waist of the passenger.

(2) تعریف: a similar boat used in recreation and sports.

جمله های نمونه

1. The lakes are used to learn to kayak.
[ترجمه گوگل]از دریاچه ها برای یادگیری کایاک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]از دریاچه ها برای یادگیری کایاک استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The slalom kayak is fragile, uncomfortable and with unforgiving edges.
[ترجمه گوگل]کایاک اسلالوم شکننده، ناراحت کننده و با لبه های نابخشودنی است
[ترجمه ترگمان]کایاک در کایاک انفرادی، ضعیف، راحت و با حاشیه های نازک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dave did make a cameo appearance in his kayak to run it but quickly reverted back to the raft.
[ترجمه گوگل]دیو در کایاک خود ظاهر شد تا آن را اجرا کند اما به سرعت به قایق برگشت
[ترجمه ترگمان]دیو با شتاب خود را در زورق انداخت تا آن را اداره کند، اما به سرعت به کلک برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. My wife is a kayak widow now.
[ترجمه گوگل]همسرم الان بیوه کایاک است
[ترجمه ترگمان]زن من الان بیوه kayak
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Arrowcraft have canoe and Kayak figures made from nails and coated in 24 carat gold, ideal trophies at about £
[ترجمه گوگل]Arrowcraft دارای پیکره های قایق رانی و کایاک است که از میخ ساخته شده و با طلای 24 عیار پوشانده شده است، غنائم ایده آل در حدود £
[ترجمه ترگمان]Arrowcraft دارای canoe و Kayak هستند که از میخ ساخته شده اند و در ۲۴ عیار طلای ۲۴ عیار و به عنوان یادگاری ایده آل در حدود ۵۰ هزار پوند تزئین شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The kayak rode the waves gently.
[ترجمه گوگل]کایاک به آرامی بر امواج سوار شد
[ترجمه ترگمان]سوار قایق به آرامی امواج را می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I bought a kayak on a hunch.
[ترجمه گوگل]من یک کایاک روی قوز خریدم
[ترجمه ترگمان] من یه kayak رو حس کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Run, bike, swim, surf, kayak and more. Got what it takes?
[ترجمه گوگل]دویدن، دوچرخه سواری، شنا، موج سواری، کایاک و موارد دیگر آنچه لازم است را فهمیدید؟
[ترجمه ترگمان]بدو، دوچرخه، شنا، موج سواری، قایق و بیشتر فهمیدی چی کار می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Also, there is additional intrigue because Kayak plans to extend this new role into its mobile app and eventually to its core search process, thus totally overturning the travel-metasearch playbook.
[ترجمه گوگل]همچنین، فتنه اضافی وجود دارد زیرا Kayak قصد دارد این نقش جدید را در برنامه تلفن همراه خود و در نهایت به فرآیند جستجوی اصلی خود تعمیم دهد، بنابراین به طور کامل کتاب راهنمای سفر-متاجستجو را زیر و رو می کند
[ترجمه ترگمان]همچنین، توطئه دیگری وجود دارد که Kayak قصد دارد این نقش جدید را در برنامه کاربردی تلفن همراه خود گسترش دهد و در نهایت فرآیند جستجوی هسته ای خود را واژگون کند، بنابراین کتاب playbook سفر - metasearch را به طور کامل واژگون می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Kayak can also find you a terrific deal on airfare to Las Vegas.
[ترجمه گوگل]کایاک همچنین می تواند یک معامله فوق العاده برای بلیط هواپیما به لاس وگاس برای شما پیدا کند
[ترجمه ترگمان]Kayak همچنین می توانید با قیمت بلیت هواپیما به لاس وگاس رانندگی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The kayak is propelled by kayakers in a sitting position.
[ترجمه گوگل]کایاک توسط کایاک سواران در حالت نشسته به پیش رانده می شود
[ترجمه ترگمان]کایاک به وسیله kayakers در جایگاه نشستن قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sarah Cox and her kayak got stuck against the rock and raging rapids.
[ترجمه گوگل]سارا کاکس و کایاک او در برابر صخره و تپه های خروشان گیر کردند
[ترجمه ترگمان]\"سارا کاکس\" و کایاک او در برابر صخره و تند آب ها قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. AS I lifted my kayak paddle out of the waters of Thomas Bay in Southeast Alaska, I paused for a moment to listen to the soft susurration of rain on the surface of the water.
[ترجمه گوگل]همانطور که پاروی کایاک خود را از آب های خلیج توماس در جنوب شرقی آلاسکا بلند کردم، لحظه ای مکث کردم تا به صدای تند باران روی سطح آب گوش دهم
[ترجمه ترگمان]وقتی قایق کایاک خود را از آب های خلیج توماس در جنوب شرقی آلاسکا بلند کردم، برای لحظه ای درنگ کردم تا به صدای نرم باران روی سطح آب گوش دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mike: Yes, he can. He can kayak very well.
[ترجمه گوگل]مایک: بله، او می تواند او خیلی خوب می تواند کایاک سواری کند
[ترجمه ترگمان] آره، می تونه اون با قایق می تونه خوب باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قایق پارویی اسکیموها (اسم)
kayak

انگلیسی به انگلیسی

• lightweight single-person canoe which is propelled by a double-bladed paddle (developed by the eskimo people)
a kayak is a particular type of canoe, especially used by eskimos or in the sport of canoeing.

پیشنهاد کاربران

کایاک، قایق پارویی اسکیموها، ورزش: نوعی قایق سبک و باریک
کایاک {نوعی قایق باریک و سبک اسکیموها}
مثال:
Yesterday, a fish jumped into my kayak.
دیروز یک ماهی پرید توی کایاک {نوعی قایق باریک و سبک اسکیموها} من.
a light narrow canoe with a covering over the top/ a small, light, narrow boat, pointed at both ends, with a covering over the top, which is moved by using a paddle ( = short pole with a wide, flat part )
...
[مشاهده متن کامل]

کایاک نوعی قایق است که اسکیموها با آن در دریای شمال و کشورهای اطراف قطب شمال رفت وآمد می کنند. راندن کایاک امروزه جزو یکی از بازی های المپیک است و به عنوان یک رشتۀ ورزشی شناخته شده است.

kayakkayak
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/kayak?q=Kayaks• https://en.wikipedia.org/wiki/Kayak
قایق پارویی.
kayak ( ورزش )
واژه مصوب: توتین
تعریف: قایقی باریک با دو سر تیز که روی آن به جز محل نشستن پاروزن یا پاروزن ها با قاب نفوذ ناپذیری پوشانده شده است و با پاروی دوسر رانده می شود
قایق پارویی سبک و باریک
قایق
قایق پارویی
کشتی رانی

بپرس