karen

/ˈkerən//ˈkærən/

کرن (نام مردمانی که در جنوب کشورهای میانمار و تایلند زندگی می کنند)، اسم خاص مونث

جمله های نمونه

1. Karen had seldom seen him so angry.
[ترجمه گوگل]کارن به ندرت او را تا این حد عصبانی دیده بود
[ترجمه ترگمان]کارن به ندرت او را خیلی عصبانی دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Karen has always felt overshadowed by her famous elder sister.
[ترجمه گوگل]کارن همیشه تحت الشعاع خواهر بزرگتر معروفش بوده است
[ترجمه ترگمان]کارن همیشه در مورد خواهر بزرگ تر اون فکر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I'm not sure if Karen is ready for marriage yet.
[ترجمه گوگل]من مطمئن نیستم که آیا کارن هنوز برای ازدواج آماده است یا خیر
[ترجمه ترگمان]مطمئن نیستم که \"کارن\" هنوز برای ازدواج آماده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Karen asked to see the doctor.
[ترجمه گوگل]کارن خواست تا دکتر را ببیند
[ترجمه ترگمان]کارن خواست دکتر رو ببینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Karen staggered along under the weight of her backpack.
[ترجمه گوگل]کارن زیر وزن کوله پشتی اش تلوتلو خورد
[ترجمه ترگمان]کارن زیر بار کوله پشتی اش تلوتلو خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When he left, Karen found herself heaving a huge sigh of relief.
[ترجمه گوگل]وقتی او رفت، کارن خود را در حال کشیدن آه بزرگی دید
[ترجمه ترگمان]وقتی او رفت، کارن نفس عمیقی کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Karen will be on maternity leave next month.
[ترجمه گوگل]کارن ماه آینده در مرخصی زایمان خواهد بود
[ترجمه ترگمان]کارن در ماه آینده به مرخصی زایمان خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Karen was huddled against the wall.
[ترجمه گوگل]کارن کنار دیوار جمع شده بود
[ترجمه ترگمان]کارن کنار دیوار کز کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Karen puzzled over the question all evening.
[ترجمه گوگل]کارن تمام شب سر این سوال گیج بود
[ترجمه ترگمان]کارن تمام شب از این سوال مبهوت مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Being deaf hasn't stopped Karen fulfilling her ambition to be a hairdresser.
[ترجمه گوگل]ناشنوا بودن کارن را از تحقق جاه طلبی خود برای آرایشگری متوقف نکرده است
[ترجمه ترگمان]ناشنوا بودن، کارن را از برآورده کردن جاه طلبی اش به عنوان یک آرایشگر، متوقف نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Karen wasn't beaten in any of her games, but all the others were.
[ترجمه گوگل]کارن در هیچ یک از بازی هایش شکست نخورد، اما بقیه شکست خوردند
[ترجمه ترگمان]کارن در هیچ کدام از بازی های او شکست نمی خورد، اما بقیه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Karen Matthews co-authored the study with Lewis Kullers.
[ترجمه گوگل]کارن متیوز این مطالعه را با همکاری لوئیس کولرز نوشته است
[ترجمه ترگمان]کارن متیوز در نگارش این مطالعه با لویس Kullers هم کاری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Karen lay on her back, staring up at the ceiling.
[ترجمه گوگل]کارن به پشت دراز کشیده بود و به سقف خیره شده بود
[ترجمه ترگمان]کارن به پشت خوابیده بود و به سقف خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Karen couldn't make up her mind whether to apply for membership or not.
[ترجمه گوگل]کارن نمی توانست تصمیم بگیرد که برای عضویت درخواست بدهد یا نه
[ترجمه ترگمان]کارن نمی توانست تصمیم بگیرد که برای عضویت درخواست دهد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• mongoloid people group living in burma; member of the karen; language of the karen people; female first name

پیشنهاد کاربران

اسم دخترونه یا پسرونه
عجوزه، عفریته، سلیطه، هفت خط، سَرَخّور، شارلاتان، گیس بریده و قالتاق و بی آبرو ( زن )
بیشتر به زنانِ سَرَخّور، مارموز، وحشی، شارلاتان، بلندگوقورت داده و عجوزه صفتِ سفیدپوست گفته میشه. البته باید بدانید که Karen یک نام زنانه است در زبان انگلیسی و آمریکا. مانند سارا یا زهرا که نام های زنانه هستند در اینجا. چند ساله که واژه ی Karen در زبان مردم افتاده و بار چماری زننده ای گرفته. بسیاری از زنان که نامشان Karen است در غرب ابراز ناخوشایندی کرده اند که چرا توسط میم های اینترنتی نامشان جلوه ی بدی گرفته و این موجِ منفیِ چماری، مایۀ این را فراهم آورده که بسیاری از گزینش این نام برای فرزندشان خودداری کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

خودپسند
خانم میانسال سفیدپوست بی ادب شاکی حق به جانب که سر کوچکترین چیز میخواهد با مدیر صحبت کند.
The term “Karen” has become a popular slang term to describe a specific type of entitled, demanding, and rude woman. It is often used to mock or criticize individuals who exhibit self - centered or entitled behavior.
...
[مشاهده متن کامل]

اصطلاح عامیانه رایج
نوع خاصی از زنان پر توقع، مشکل زا و بی ادب.
اغلب برای تمسخر یا انتقاد از افرادی که رفتار خود محورانه یا حق طلبانه از خود نشان می دهند استفاده می شود.
مثال؛
She complained to the manager about every little thing. Such a Karen.
In a discussion about customer service, someone might say, “Dealing with Karens is the worst part of my job. ”
A person might joke, “If you want to see a Karen in action, just go to the grocery store on a Saturday. ”

زن غرغرو ( اکثرا به پیرزنای پرچونه و پررو میگن )
البته در مورد توضیح دوست عزیزمون خانم تینا بایلری، باید عرض کنم، کارن در زبان و فرهنگ فارسی اسم آقایون هست، مثل کارن همایونفر عزیز که از موسیقی دانان خوب کشورمون هستن، معنی اون هم در زبان و فرهنگ فارسی، شجاع می باشد.
Karen is a pejorative term for a white woman perceived as entitled or demanding beyond the scope of what is normal. The term is often portrayed in memes depicting white women who use their white privilege to demand their own way
...
[مشاهده متن کامل]

Karen به زنان سفیدپوست سیریش، حاضرجواب، غیرعادی و اعصاب خوردکن میگن

اصطلاح برای زن احمق و پر رو
Karen is a pejorative term for a white woman seeming to be entitled or demanding beyond the scope of what is normal. The term also refers to memes depicting white women who use their privilege to demand their own way.
اصطلاح کاملا عامیانه احتمالا توهین آمیز برای توصیف زن میانسال سفید پر توقع عصبانی
اگه تو ی meme دیدین معنی هیچکدوم از دوستان درست نیست Karen علاوه بر اسم در سالهای اخیر در فضای مجازی trend شده و به معنی زنی هست که خیلی رو اعصابه و مدام تو فروشگاه ها به عنوان مثال میگه هی می خوام با مدیر حرف بزنم کلا زنی که از زن بودنش سواستفاده می کنه مثل به دروغ میگه این مرد منو زده که نمونه ش تو ردیت خیلی معروف شد
بنظرم این اسم درباره نژاد پرست ها بکار میره
اسم یک شخص مذکر
when Karen arrived we were having dinner
وقتی کارن رسید ما داشتیم شام می خوردیم 📡📡
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس