1. the city's kamikaze taxi drivers
رانندگان از جان گذشته ی تاکسی های شهر
2. He made a kamikaze run across three lanes of traffic.
[ترجمه گوگل]او یک کامیکازه را در سه خط ترافیک ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]او a را در عرض سه مسیر رفت و آمد انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A pity so many kamikaze spectators chose to stand in the four foot to watch it go by.
[ترجمه گوگل]حیف که بسیاری از تماشاگران کامیکازه تصمیم گرفتند در چهار پا بایستند تا آن را تماشا کنند
[ترجمه ترگمان]یک جای تاسف است که بسیاری از تماشاگران kamikaze ترجیح دادند در چهار پا بایستند و تماشا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Even the deeply obtuse can be seized by kamikaze zeal.
[ترجمه گوگل]غیرت کامیکازه حتی افراد عمیقاً مبهم را می توان گرفت
[ترجمه ترگمان]حتی the های روانی هم میتونه توسط zeal kamikaze تسخیر شده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Kamikaze: One part liquid helium, two parts prussic acid.
[ترجمه گوگل]کامیکاز: یک قسمت هلیوم مایع، دو قسمت اسید پروسیک
[ترجمه ترگمان]The: یک قسمت مایع هلیوم، دو بخش اسید prussic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His kamikaze driving made my hair stand on end.
[ترجمه گوگل]رانندگی کامیکازه اش موهایم را سیخ کرد
[ترجمه ترگمان]kamikaze اون باعث شد که موهام رو به آخر برسونم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The suicidal self confidence of kamikaze pilots ramming an aircraft-carrier.
[ترجمه گوگل]اعتماد به نفس خودکشی خلبانان کامیکازه که به ناو هواپیمابر حمله می کنند
[ترجمه ترگمان]اعتماد به نفس خودکشی خلبانان kamikaze یک ناو هواپیمابر را تحت فشار قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. That makes about as much sense as a kamikaze piIot wearing a heImet.
[ترجمه گوگل]این تقریباً به اندازه یک پیوت کامیکازه که heImet پوشیده است منطقی است
[ترجمه ترگمان]این تقریبا به اندازه یه \"piIot kamikaze\" که یه \"heImet\" پوشیده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A kamikaze roller-skater who weaves his way through the traffic.
[ترجمه گوگل]یک اسکیت باز کامیکازه که راه خود را در میان ترافیک می بافد
[ترجمه ترگمان]یک اسکیت باز kamikaze که راهش را در میان ترافیک باز می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Kamikaze is a Balalaika as a shooter, using lime juice instead of lemon juice.
[ترجمه گوگل]کامیکازه یک بالالایکا به عنوان تیرانداز است که از آب لیموترش به جای آب لیمو استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]The به جای عصاره لیمو، از عصاره آهک به عنوان یک تیرانداز استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. As a response to Japanese kamikaze attacks, Grumman developed the F8F Bearcat as a lightweight fighter able to climb quickly to meet incoming enemy aircraft.
[ترجمه گوگل]در پاسخ به حملات کامیکازه ژاپنی، گرومن F8F Bearcat را به عنوان یک جنگنده سبک وزن توسعه داد که قادر به صعود سریع برای مقابله با هواپیماهای دشمن است
[ترجمه ترگمان]گرومن به عنوان پاسخی به حملات kamikaze ژاپن، F۸F bearcat را به عنوان یک مبارز سبک وزن که قادر به بالا رفتن سریع برای مقابله با هواپیماهای دشمن است توسعه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And relatively few quoted firms engaged in the kamikaze debt - funded dealmaking of recent years.
[ترجمه گوگل]و نسبتاً تعداد کمی از شرکتهای نقلشده درگیر بدهی کامیکازه - معاملات سرمایهگذاری شده در سالهای اخیر
[ترجمه ترگمان]و تعداد نسبتا کمی از شرکت کنندگان به نقل از dealmaking که در سال های اخیر سرمایه گذاری کرده اند، گزارش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Why did kamikaze pilots wear helmets?
[ترجمه گوگل]چرا خلبانان کامیکاز از کلاه ایمنی استفاده می کردند؟
[ترجمه ترگمان]چرا خلبان ها کلاه ایمنی می پوشیدند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Tone down your kamikaze tendencies and take more prudent risks.
[ترجمه گوگل]تمایلات کامیکازه خود را کاهش دهید و ریسک های محتاطانه تری را انجام دهید
[ترجمه ترگمان]لحن و تمایلات kamikaze خود را کاهش داده و خطرات بیشتری را در پیش بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Some of his greatest achievements include the Kamikaze theft and crash landing of three airplanes (with no flight training) as well as commandeering a couple boats.
[ترجمه گوگل]برخی از بزرگترین دستاوردهای او شامل سرقت کامیکاز و فرود تصادف سه هواپیما (بدون آموزش پرواز) و همچنین فرماندهی چند قایق است
[ترجمه ترگمان]برخی از بزرگ ترین دستاوردهای او شامل دزدی kamikaze و فرود تصادف سه هواپیما (بدون آموزش پرواز)و همچنین چند قایق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید