kaleidoscopic

/kəˌlaɪdəˈskɒpɪk//kəˌlaɪdəˈskɒpɪk/

معنی: رنگارنگ، جوراجور، وابسته به لوله شکلنما
معانی دیگر: وابسته به لوله شکل نما، جوراجور، رنگارنگ

جمله های نمونه

1. In short, this is Nik Cohn's kaleidoscopic variation on the Down and Out in . . . theme.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، این تغییر کالیدوسکوپیک نیک کوهن در Down و Out in است موضوع
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، این variation Nik s در قسمت پایین و خارج از موضوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Everything then became a kaleidoscopic array of sounds and feelings as they slipped over the edge of control.
[ترجمه گوگل]سپس همه چیز به مجموعه ای از صداها و احساسات تبدیل شد که از لبه کنترل عبور کردند
[ترجمه ترگمان]بعد از آن همه چیز به یک ردیف رنگارنگ از صداها و احساسات تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Gone are the wild, kaleidoscopic murals, desiccated couches and furry dancing masses that rendered the old space a rhythmic poltergeist.
[ترجمه گوگل]دیگر نقاشی‌های دیواری وحشی، کاناپه‌های خشک‌شده و رقصان پشمالو که فضای قدیمی را تبدیل به یک پولترژیست موزون می‌کرد، از بین رفته‌اند
[ترجمه ترگمان]کاناپه های پوشیده از وحشی، kaleidoscopic خشک شده و توده های مواج و رقصان که فضای کهنه و rhythmic را تشکیل می دادند، از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Its serial, kaleidoscopic exposures force us to follow its lead.
[ترجمه گوگل]نوردهی های سریالی و کالیدوسکوپی آن ما را مجبور می کند که از او پیروی کنیم
[ترجمه ترگمان]مجموعه این مجموعه رنگارنگ و رنگارنگ ما را وادار به پیروی از آن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Communication scholars cannot insulate kaleidoscopic real world, hence the Communication and China - Fudan Forum comes into being.
[ترجمه گوگل]محققان ارتباطات نمی توانند دنیای واقعی کالیدوسکوپیک را عایق بندی کنند، از این رو انجمن ارتباطات و چین - فودان به وجود می آید
[ترجمه ترگمان]محققان ارتباطات نمی توانند دنیای واقعی را عایق کنند در نتیجه انجمن ارتباطات و ارتباطات چین - Fudan وارد عمل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dance, depicting the kaleidoscopic and manifoldand exploring board field, is an art that manifests and beauty.
[ترجمه گوگل]رقص که میدان تخته‌های کالیدوسکوپیک و چندمنظوره و کاوشگر را به تصویر می‌کشد، هنری است که جلوه‌گر و زیبایی است
[ترجمه ترگمان]رقص، نمایش the و manifoldand در حال کاوش زمین، یک هنر است که ظاهر و زیبایی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A rainbow kaleidoscopic energy band of antigravity plasma swirled around the sphere, and often appeared as what you now term the aurora or northern lights.
[ترجمه گوگل]یک نوار انرژی رنگین کمان از پلاسمای ضد گرانش در اطراف کره می چرخید و اغلب به شکل آنچه اکنون شفق قطبی یا شفق شمالی می نامید ظاهر می شد
[ترجمه ترگمان]رنگین کمانی از پلاسمای antigravity در اطراف کره پیچ وتاب می خورد، و اغلب به ظاهر چیزی که در حال حاضر نور سپیده دم یا نور شمالی را نشان می دهد، ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Give us the right to be young. kaleidoscopic painting we will bring in the youth.
[ترجمه گوگل]به ما حق جوانی بده نقاشی کلیدوسکوپی را در جوانان خواهیم آورد
[ترجمه ترگمان]به ما حق بدهیم که جوان باشیم خیلی از نقاشی رنگارنگ که در جوانی به ارمغان خواهیم آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She closed her eyes again, kaleidoscopic colours whirling behind her eyelids.
[ترجمه گوگل]دوباره چشم هایش را بست، رنگ های کالیدوسکوپی پشت پلک هایش می چرخید
[ترجمه ترگمان]چشمانش را بست و رنگ ها دور پلک هایش می چرخیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The kaleidoscopic quality of the book is brilliantly realised on stage.
[ترجمه گوگل]کیفیت کالیدوسکوپیک کتاب به طرز درخشانی روی صحنه پی برده شده است
[ترجمه ترگمان]فوق العاده جذاب کتاب روی صحنه به خوبی تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Most famous of those is the kaleidoscopic score written for La Dolce Vita.
[ترجمه گوگل]معروف‌ترین آن‌ها، نمرات کالیدوسکوپی است که برای La Dolce Vita نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]معروف ترین آن ها بیست و پنجمین امتیاز نوشته شده برای La زندگی شیرین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Thoughts appear as kaleidoscopic patterns of light and sound.
[ترجمه گوگل]افکار به صورت الگوهای کالیدوسکوپی نور و صدا ظاهر می شوند
[ترجمه ترگمان]افکار به صورت الگوهای متنوع نور و صدا ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. London is a kaleidoscopic world.
[ترجمه گوگل]لندن دنیای کالیدوسکوپی است
[ترجمه ترگمان]لندن خیلی متنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Those Victorian forces had apparently enrolled too many inadequate individuals, susceptible to the kaleidoscopic temptations of street life.
[ترجمه گوگل]آن نیروهای ویکتوریایی ظاهراً افراد ناکافی زیادی را که مستعد وسوسه‌های کالیدوسکوپیک زندگی خیابانی بودند، ثبت نام کرده بودند
[ترجمه ترگمان]آن نیروهای ویکتوریا ظاهرا افراد ناکافی را ثبت نام کرده بودند و در برابر وسوسه های رنگارنگ زندگی خیابانی آسیب پذیر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رنگارنگ (صفت)
medley, piebald, motley, colorful, multicolored, varied, kaleidoscopic, pied, particolored, omnifarious, versicolor, versicolored, versicolour, versicoloured, particoloured, polychromatic, polychrome, technicolor

جوراجور (صفت)
kaleidoscopic

وابسته به لوله شکل نما (صفت)
kaleidoscopic

انگلیسی به انگلیسی

• of a kaleidoscope; constantly changing
kaleidoscopic patterns and images are made up of rapidly changing colours and shapes.
kaleidoscopic changes to social or political situations happen quickly, without any fixed or certain pattern.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Varied and colorful 🌈
🔍 مترادف: Multicolored
✅ مثال: The artist's kaleidoscopic designs captivated everyone
شهر فرنگ
The kaleidoscopic weather patterns

بپرس