kaiser

/ˈkaɪzər//ˈkaɪzə/

معنی: قیصر، امپراتور، کایزر
معانی دیگر: (شاید از ریشه ی فارسی: خسرو)، امپراطور، خسرو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an emperor of Germany from 1871 to 1918.

جمله های نمونه

1. Albert went to Kaiser twice a week for several hours at a stretch.
[ترجمه گوگل]آلبرت هفته‌ای دو بار به مدت چند ساعت به قیصر می‌رفت
[ترجمه ترگمان]آلبرت دو بار در هفته برای چند ساعت به قیصر رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Kaiser is testing the waters in the East Bay.
[ترجمه گوگل]قیصر در حال آزمایش آب در خلیج شرقی است
[ترجمه ترگمان]Kaiser در حال آزمایش آب در خلیج شرقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In Stockton, Kaiser patients go to community hospitals for much of their care.
[ترجمه گوگل]در استاکتون، بیماران قیصر برای بیشتر مراقبت های خود به بیمارستان های محلی مراجعه می کنند
[ترجمه ترگمان]در Stockton، بیماران Kaiser به خاطر مراقبت از آن ها به بیمارستان عمومی می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Kaiser says it will also provide the latest three-drug combination therapies, if appropriate.
[ترجمه گوگل]کایزر می گوید که در صورت لزوم، آخرین درمان های ترکیبی سه دارویی را نیز ارائه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]Kaiser می گوید که اگر مناسب باشد، آخرین ترکیب سه دارو را نیز فراهم خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When Kaiser and I got there about ten minutes later, the Huey was just sitting there in a clearing looking fine.
[ترجمه گوگل]وقتی من و قیصر حدود ده دقیقه بعد به آنجا رسیدیم، هیوی فقط در محوطه ای نشسته بود و ظاهر خوبی داشت
[ترجمه ترگمان]بعد از ده دقیقه که قیصر و من حدود ده دقیقه بعد به آنجا رسیدیم، او فقط در محوطه خالی نشسته بود و به خوبی به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Kaiser in San Mateo, California, which manages $ 1 billion in assets.
[ترجمه گوگل]قیصر در سن متئو، کالیفرنیا، که دارایی‌های ۱ میلیارد دلاری را مدیریت می‌کند
[ترجمه ترگمان]Kaiser در سن ماتیو در کالیفرنیا که ۱ میلیارد دلار از دارایی ها را مدیریت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Kaiser hospitals in Northern California are about half full, and several of them need replacement or modernization.
[ترجمه گوگل]بیمارستان‌های کایزر در کالیفرنیای شمالی تقریباً نیمی از آنها پر شده‌اند و تعدادی از آنها نیاز به تعویض یا نوسازی دارند
[ترجمه ترگمان]بیمارستان های Kaiser در کالیفرنیای شمالی حدود نیمی از آن ها پر هستند و بسیاری از آن ها به جایگزینی یا نوسازی نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After objections from consumer groups, however, Kaiser decided in November to eliminate bonuses related to shorter hospital sta ys.
[ترجمه گوگل]با این حال، پس از اعتراض گروه‌های مصرف‌کننده، قیصر در ماه نوامبر تصمیم گرفت تا پاداش‌های مربوط به مدت کوتاه‌تر بودن مدت اقامت در بیمارستان را حذف کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، پس از اعتراضات گروه های مصرف کننده، قیصر در ماه نوامبر تصمیم گرفت که امتیاز مربوط به ys sta hospital را حذف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Piqued, Falkenhayn tendered his resignation to the Kaiser, but it was rejected.
[ترجمه گوگل]فالکنهین با عصبانیت استعفای خود را به قیصر تقدیم کرد، اما رد شد
[ترجمه ترگمان]piqued، Falkenhayn، استعفای خود را به قیصر تسلیم کرد، اما رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Kaiser spokeswoman Jamie Trevor said that patients are told that no sterilization procedure short of a complete hysterectomy can prevent pregnancy.
[ترجمه گوگل]جیمی ترور، سخنگوی قیصر گفت که به بیماران گفته می شود که هیچ روش عقیم سازی به جز هیسترکتومی کامل نمی تواند از بارداری جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]\"جیمی تروور\"، سخنگوی \"جیمی تروور\"، گفت که به بیماران گفته می شود که هیچ روش استریل کردن برای یک ضد عفونی کامل می تواند از بارداری جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Kaiser called for help on the emergency channel when we were hit.
[ترجمه گوگل]زمانی که ما ضربه خوردیم، قیصر از کانال اورژانس کمک خواست
[ترجمه ترگمان]قیصر برای کمک به کانال اضطراری زمانی که مورد حمله قرار گرفت، درخواست کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Kaiser in San Mateo, California, with $ 1 billion under management.
[ترجمه گوگل]قیصر در سن متئو، کالیفرنیا، با 1 میلیارد دلار تحت مدیریت
[ترجمه ترگمان]Kaiser در سن ماتیو در کالیفرنیا با ۱ میلیارد دلار تحت مدیریت می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Kaiser ran out, then Riker, then Nate and some officers from the next tent.
[ترجمه گوگل]قیصر بیرون دوید، سپس رایکر، سپس نیت و چند افسر از چادر بعدی
[ترجمه ترگمان]قیصر به بیرون دوید، سپس با نیت و بعد نیت و چند نفر از افسران از چادر مجاور بیرون آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The whole Wilder Kaiser area is a conservation area, so nothing will spoil the view.
[ترجمه گوگل]کل منطقه Wilder Kaiser یک منطقه حفاظت شده است، بنابراین هیچ چیز منظره را خراب نمی کند
[ترجمه ترگمان]منطقه whole Kaiser یکی از مناطق حفاظت شده است، بنابراین هیچ چیز منظره را خراب نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In addition, Zatkin said Kaiser shares the concerns of others about inadequate funding and government control.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، زاتکین گفت که قیصر با نگرانی دیگران در مورد بودجه ناکافی و کنترل دولت هم‌نظر است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر آن، Zatkin گفت که Kaiser از نگرانی های دیگران در مورد بودجه ناکافی و کنترل دولت سود می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قیصر (اسم)
caesar, kaiser, czar

امپراتور (اسم)
kaiser, emperor

کایزر (اسم)
kaiser

انگلیسی به انگلیسی

• german emperor; austrian emperor

پیشنهاد کاربران

هوسر، هوسرَو، هوسَراو - نام پسرانه
واژه اوستایی: هَئوسرَوَنگهه ( haosravanghahe )
هوسر ( hosr ) : نام اوستایی کَسرا یا کِیخسرو یا خسرو کیانی!
هر دو واژه انگلیسی ( caesar, kaiser ) از فارسی کَسرا ( هوسَراو ) برگرفته شده اند!
...
[مشاهده متن کامل]

سانسکریت: سوشروس ( سوشروتا سَمهیتا: نام نخستین پزشک و جراح پلاستیک هندو )
هو: فطرت، سرشت پروردگار، نشانه اهورامزدایی ( سَروَر راستی، بزرگِ دانایی ) ، رنگ و بوی خدایی، هو ( هولس ) !
شخصیت، انسانیت، منش، نهاد، وجود، گوهره، نژاد، خیم!، آسِن ( در واژه آسنا! ) ، روه ( روح - در واژه روهان! ) -
نیک ( نیکو ) ، خوب، خوش، بهتر، شایسته، پسندیده، اَشا ( درست و راست ) ، هَژیر!
سر ( سرَو، سَراو ) : ستاک ( بُن فعل ) سَُراییدن -
از واژه اوستایی: سَراو - پهلوی: سُروتَن
معنی: نیکنام، خوشنام ( هونام! ) ، پر آوازه، خوش آوازه، سرشناس، نامدار، نامی، ناموَر -
آبرومند، دارای ارزش و صاحب اعتبار، وَرسَنگ ( ورهَنگ ) ! -
پیشکِسوَت، کهنه کار، اسطوره ( استوره ) -
مُرشد، پیشوا، راهنما، رهبر، سرپرست، کلانتر، ناخدا، فرمانده،
سردَمدار، سردسته، سرکَرده، سرگروه، سرتیم ( کاپیتان ) ، سَردار ( سِزار ) ، باباشَمَل! -
پرچم دار، پیشگام، پیشرو، پیشتاز، پیشاهنگ، پیش قَراوُل، یکه تاز! -
تبار نیک، نیک نژاد، گوهره ی گیرا و جذاب، خانواده نیک و دلگرم ( امیدوار )
بخشی از بند 18 دُرُواسپ ( گوش ) یشت:
yatha azem bandayeni
mairīm tūirīm frangrasyānem
uta bastem vādhayeni
uta bastem upanayeni
bastem kavōish haosravanghahe
"janāt tem kava "haosrava
pasne varōish caēcastahe
jafrahe uruyāpahe
puthrō kaēna syāvarshānāi
zūrō - jatahe narahe
akhraērathaheca naravahe
معنی: تا افراسیاب یا تَبار فرنگیس ( نام دختر افرسیاب و همسر سیاوش ) قاتل تورانی را ببندم، تا او را در بند بِکِشَم، تا او را در بند نزد شاه هوسرَوَه ( کیخسرو ) بیاورم، تا شاه هوسرَوَه ( کیخسرو ) او را در پشت دریاچه عمیق آب های شور، دریاچه چیچِست ( دریاچه ارومیه ) بِکُشت تا خون خواهی سیاوش را بگیرد. پدر سیاوش مرد ( جدّ سیاووش، کیکاووس ) و اَغریرَث نیمه مرد یا نامرد ( اَغریرَد، بردار افراسیاب که به فرنود همراهی با ایرانیان به دست او کشته شد! )
یادآوری از واژه ارومیه:
به روایت شاهنامه: در نبرد های متوالی، پیران ویسه کشته شد و افراسیاب زخم برداشت و به گَنگدِژ ( نام قلعه ای در شهر بابل ) گریخت و در آذرگُشَسپ آرزوی پیروزی کرد ولی هوم، عابد و پارسای معروف غار بَردَع ( نام شهری در قفقاز ) افراسیاب را دستگیر کرد، اما افراسیاب با حیله و نیرنگ مؤفق به فرار شد و خود را در دریای چیچِست افکند و در آب پنهان شد.
هوم به گودرز که به جست و جوی افراسیاب آمده بود می گوید:
درین آبِ چیچِست پنهان شده ست / بگفتم تو را راست چونان که هست
گودرز این خبر را به کاووس و کیخسرو رسانید و آن ها با تدبیر، افراسیاب را از این دریاچه بیرون کشیدند و کیخسرو به انتقام خون پدرش ( سیاووش ) افراسیاب را کُشت.

منابع• http://www.avesta.org/ka/ka_tc.htm
کایزر پرمننته شرکت بهداشت و درمان آمریکایی است، که در زمینه مدیریت بر مراکز پزشکی و درمانی، بیمارستان ها و کلینیک ها فعالیت می نماید.

بپرس